نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
جوهر الذات عطار
نميگنجيد آنجا ميم احمد
احد شد
در
زمان بيخود محمد
عتابي کرد جانان
در
سلامش
نموداري نمود اندر کلامش
نکو ميدار بيشک اعتقادت
يقين ميدار دائم
در
نهادت
براندازي حجاب جمله اشيأ
زپنهاني شوي
در
دوست پيدا
براندازي حجاب مشتري را
ببين
در
خويشتن گل گستري را
براندازي حجاب و ذات بيني
نمود جمله
در
ذرات بيني
براندازي حجاب جوهر کل
به بيني
در
صفاتت کشور کل
در
اينجا انبياء و اوليايند
حقيقت جمله مردان خدايند
تو قدر خود نميداني حقيقت
فتادستي
در
اين عين طبيعت
نميدانم چگويم جمله جاني
که هم
در
آشکارا و نهاني
توئي آدم توئي نوح يگانه
که
در
کشتي نهاني جاودانه
زبانت گوهر افشانست عطار
تو داري
در
حقيقت جوهر يار
زبان درفشان تو حقيقت
گهر پاشيد
در
عين شريعت
جمال بي نشان عين خدايست
خدايت
در
دو عالم رهنمايست
شريعت دارد اينجاگاه تقوي
همه
در
وي نهان اسرار معني
ز قول شرع
در
خون اوفتادم
سراندر کائنات دل نهادم
ترا بنمود ديدار و تواوئي
چرا بيخود چنين
در
گفتگوئي
نمود عقل غوغا کرد بسيار
ولي
در
عاقبت شد ناپديدار
اگر عشقت نمايد روي ناگاه
ببيني
در
درون پرده الله
درون پرده تو بازمانده
اگر چه
در
عياني راز خوانده
الا اي دل نميدانم کجائي
که ايندم اوفتاده
در
فنائي
در
اينجا ديده ديدار جانان
دمادم مي کني تکرار جانان
نداني کاين زمان اندر کجائي
فتاده
در
دهان اژدهائي
در
آن ديدار حيران گشته مردم
مثال قطره افتاده بقلزم
درون خلوت دل بود ساکن
بطاعت
در
بدي پيوسته ايمن
خلايق جمله حيران ايستاده
در
آنجا جمله گريان ايستاده
خلايق جملگي گريان بماندند
در
آن راز عجب حيران بماندند
ز درد عشق جان
در
جستجويست
بهر اسرار اندر گفتگويست
سفر کردي بمنزل
در
رسيدي
حقيقت روي جان اينجا بديدي
الا اي جوهر بالا گزيده
وليکن
در
گماني نارسيده
درون کعبه دل باز ديدي
دمي
در
صحبت جان آرميدي
درون کعبه غيري
در
نگنجد
بجز يک ديد سيري درنگنجد
توئي
در
کعبه و بت ميپرستي
چراتو بت بيکباره شکستي
توئي
در
کعبه و خلوت گزيده
نمودي ديده وبت برگزيده
قناعت انبيا کردند پيشه
از آن
در
وصل بودندي هميشه
حقيقت مرتضي اسرار دريافت
در
اينجا گه حقيقت يار دريافت
حقيقت مرتضي اين راز برگفت
در
اسرار رباني عيان سفت
عيان حق حقيقت مرتضايست
که
در
ديدار نفس مصطفايست
مرا بنمود اينجا ذات يزدان
نمودم بيشکي
در
دار برهان
توئي واصل بتوفيق الهي
که يکسانت سپيدي
در
سياهي
ره توحيد ذرات دو عالم
همه کردند
در
اقسام آدم
فنا بودست اينجا
در
وجودت
فنا بنگر حقيقت بود بودت
دهم توفيق ديدارم ببيند
ابا من
در
ميان جان نشيند
ز دردم جبرئيل اينجاي مدهوش
بمانده
در
درون پرده خاموش
عيان منصور بود و
در
جلالش
بديد آنجا نمودار کمالش
طلب حاصل کند اينجا حقيقت
وليکن
در
نمودار شريعت
ز مکنت ناگهي
در
دام افتي
حقيقت بيشکي ناکام افتي
همه
در
چاهشان انداخت صورت
تمامت کرده غرقاب کدورت
هر آنکو جان دهد
در
شادماني
بسي لذت بيابد جاوداني
در
اين دريا عجايب بيمارست
وليکن عين دريا بي کنارست
صفحه قبل
1
...
476
477
478
479
480
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن