نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
خسرو نامه عطار
چو شيري کوبگيرد گور
در
راه
بدندان
در
نيارد جز جگر گاه
تو چندي
در
عزاي او نشستي
بمحنت
در
بلاي او نشستي
همه
در
بيم و سرگردان بمانده
که چون گوييم
در
چوگان بمانده
گرفتار آمده
در
آب و صندوق
گهي
در
قعر دريا گه بعيوق
چو چوگاني شده پشتش بخم
در
چو گويي بسته پا و سر بهم
در
زرشک خود مرا
در
خون جان شد
چنين
در
خون جاني کي توان شد
دو چشمت جادوان دلفروزند
که
در
آنجا مرا جان
در
تو دوزند
ز زلف خود شکن گر
در
کشيدي
بجاي هر يکي صد
در
رسيدي
چو
در
هم بافت آن دو موي چون شست
ز زفتي
در
نميآمد بدو دست
کنار جوي نرگس رسته بيرون
نشسته سبزه
در
نم لاله
در
خون
تو گفتي
در
بهشتي حور خفتست
ويا
در
نرگس تر نور خفتست
چو گل
در
خواب رفت از بوي گلزار
ز رويش فتنه شد
در
حال بيدار
مرا
در
عشق او از خود خبر نيست
نکوتر زو بعالم
در
، پسر نيست
چو خاتون
در
جهان يک سيمبرنيست
بعالم
در
، چنين باغي دگر نيست
چرا
در
باغ شاه چين نيايي
چو خسرو
در
بر شيرين نيايي
گل تر گفت ميبايد مرا اين
ولي
در
روم با خسرو نه
در
چين
ميان باغ
در
شد آن فسونگر
ازار پاي کرد آنجا بخون
در
در
آن شب دختر افتاده
در
دام
بخون ميگشت از انمرغ دلارام
خروشي
در
ميان مردم افتاد
تو گفتي آتشي
در
انجم افتاد
همه خيره
در
آن پستان بماندند
همه
در
کار گل حيران بماندند
دلش را زلف گل
در
دام آورد
خرد آنجا زبان
در
کام آورد
دلم
در
عشق چندان شور دارد
که گر
در
عرش پيچد زور دارد
چو تو
در
پرده چندين جاه داري
چرا پيوسته سر
در
راه داري
همه معني او چون
در
از آنست
که چشمم بر سر آن
در
فشانست
توان ديدن پري
در
شيشه بسيار
ترا
در
شيشه ميجويد پري وار
صفحه قبل
1
...
462
463
464
465
466
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن