167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

ديوان شاه نعمت الله ولي

  • نرسد در مقام اهل کمال
    سالکي کو به کاملي نرسد
  • جان جاهل به مرغکي ماند
    که گرفتار در قفس باشد
  • در آينه وجود حادث
    انوار قديم مي توان ديد
  • مجموع تجلي الهي
    در جام جهان نما نمايد
  • در حقيقت يکي عدد نبود
    گر شماري يکي هزار هزار
  • در محيطي که نيست پايانش
    سيد دو سراست مستهلک
  • شاکر شکر نعمت اللهم
    تا نفس باقي است در شدم
  • در علم نبوت و ولايت
    از جمله کمال بيش دارم
  • در خرابات رند سرمستيم
    عاشقانه مدام مي پايم
  • در خواجه باغ صبحگاهي
    بنمود جمال خويش آن شاه
  • در ترقي است ذوق ما دايم
    خوش بود دولت فزاينده
  • خود در معرفت به ما بگشود
    رحمت حضرت گشاينده
  • آينه صد هزار مي بينم
    در همه آن يکي نماينده
  • به کرامات صوفيي در جنگ
    دستبردي نمود مردانه
  • مير محمد که بندگان درش
    در جهان يافتند سلطاني
  • آنکه باشد در مدينه علم
    کوري خارجي و مرواني
  • دوش سرمست درگذر بودم
    بر در مسجدم گذار افتاد
  • حلقه بندگي پير مغان
    کرده چون درعاشقي در گوش
  • در مجلس عاشقان سرمست
    اين قول بگو به ناله ني
  • در گلشن بوستان توحيد
    چون گل بشکفته ايم از ذوق
  • بر خاک در شرابخانه
    مستانه نخفته ايم از ذوق
  • سرمستانيم در خرابات
    گوئيم به يار رند سرمست
  • رندانه حريف نعمت الله خوديم
    در کوي خرابات نشستيم دگر
  • در کوي خرابات بسي کوشيدم
    تا جمله شراب ميکده نوشيدم
  • در کتم عدم سرير شاهي داريم
    وان مملکت نامتناهي داريم
  • گر معرفت نامتناهي يابي
    در عين همه نور الهي يابي
  • کساني کز درت برتافتند رو
    کدامين در طلب کردند آيا
  • آبش آتش نمايد آتش آب
    دوزخش در بهشت پنهان است
  • در آينه تمام اشيا
    سري بنما به ما کماهي است
  • نفس ناقص بخيل خواهد بود
    در سخاوت دخيل خواهد بود
  • در ديده مست ما نظر کن
    کائينه روشن است بنگر
  • در آئينه وجود مطلق
    خود بيند و خود نمايد الحق
  • در هر عيني نموده حسني
    از عين جمال اي عزيزان
  • در آينه تمام اشيا
    بنموده جمال جمله اسما
  • رندي که حريف ماست دايم
    افتاده مدام در شراب است
  • در رياضت مراد خواهي يافت
    عاقبت آن گشاد خواهي يافت
  • در زماني که با خدا باشيم
    پادشاهان گداي ما باشند
  • همه پابند آن دلارامند
    مرغ و دانه تمام در دامند
  • در محبت و دود بايد بود
    حضرت مصطفا چنين فرمود
  • در فضاي وجود و اوج شهود
    شاهبازم همي کند پرواز
  • گر برافروزد آتش دردم
    عالمي سوخته شود در دم
  • گزيده غزليات شهريار

  • تارو پودم در اهتزاز آرد
    سيم ساز ترانه پردازت
  • ديوان شيخ بهايي

  • اندر طلب مقام اصلي
    دل در ازل و ابد نبستند
  • در باغ جمال ماهرويان
    ريحان و گل و بنفشه چيديم
  • رفتيم به کعبه مبارک
    در حضرت مصطفي رسيديم
  • ايام وفا نکرد با کس
    در گنبد او نوشته ديديم
  • اي صبا! در ديار مهجوران
    گر سر کوچه بلا برسي
  • متعلق دلش به هر ورقي
    در خيالش، زهر ورق سبقي
  • از هدايت، فتاده در خذلان
    و ز بدايت، نهايتش حرمان
  • صد مجلد، کتاب بگشاده
    در عذاب مخلد افتاده