167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.

هيلاج نامه عطار

  • نه فريادت رسد جز جان در اينجا
    که جان ديده است مرجانان در اينجا
  • نه کس داند حقيقت بازي او
    ترا دارد يقين در گفت و در گو
  • مرا گفتا چرا در غم نشستي
    در معني بروي خود به بستي
  • تأمل کردم از دم در تأمل
    فتادم جان و دل در شور و غلغل
  • سرافرازي کن اي بيسر در آخر
    که اينجا نيستت همسر در آخر
  • در اينجا گنج معني بيشمار است
    در آخر دوستانرا يادگار است
  • درخت سبز با موسي در آن شب
    اناالحق گفت با موسي در آنشب
  • عجب باشد اگر در خون چو منصور
    شود در عشق او القصه مشهور
  • چنانم اينزمان در ذات مانده
    کنون در عين هر ذرات مانده
  • چنانم ده ريئي و در يکي کم
    منم چون قطره در درياي قلزم
  • صفاتم ذات بيچونست اينجا
    ويم در خاک و در خونست اينجا
  • گشوده راه ما در کل کونين
    همه ديدار ما در عين مابين
  • چو ذاتم داد اينجا در حقيقت
    رهم هم داد ما را در شريعت
  • حقيقت از در منصور حلاج
    بود او را يقين در عين آماج
  • زبان دارد گنه در بيوفائي
    که دعوي ميکند او در خدائي
  • بحکم شرع اگر در خون بگردد
    اناالحق گفتن اينجا در نوردد
  • ابا من يار در زندان چنين گفت
    رموزي دوش در عين يقين گفت
  • نداري طاقت جامي در اينجا
    کجا يابي تو مر کامي در اينجا
  • تو يکتاي مني در جان و در دل
    ترا ام من ترا اي پير واصل
  • نخواهم صورت اينجا گاه دانم
    از آنصورت در اينجا در نهانم
  • همه در فتنه و ما در بر دوست
    حقيقت صورت ما صورت اوست
  • مرا کار است با ذاتش در اينجا
    که بر ميخوانم آياتش در اينجا
  • حقيقت شيخ دين اصلم در امروز
    به بين بيدست و پا وصلم در امروز
  • عيان بين يار در جانت حقيقت
    دگر بشناس او را در طريقت
  • در اين آيينه شيخا يار بيني
    ولي در ليس في الديار بيني