167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • گفت ظالم کسيست بد روزي
    که يکي لحظه در شبانروزي
  • کند از غافلي فراموشش
    نبود بنده حلقه در گوشش
  • آنچنانش پرست در کونين
    که همي بينيش به رأي العين
  • کانکه خشنودي احد جويد
    نور توحيد در لحد جويد
  • لحدش روضه بهشت شود
    در دو چشمش بهشت زشت شود
  • سرد و گرم زمانه ناخورده
    نرسي بر در سراپرده
  • اولياي ورا امين گردد
    در خور مدح و آفرين گردد
  • خسروان در رهش کله بازان
    گردنان بر درش سراندازان
  • رسته باشد هميشه در صحرا
    مرد کوهي ز نکبت نکبا
  • گرچه در دست نقش او بيند
    خشم صفرائيان بننشيند
  • بنموده ترا ره آموزي
    داده در سنگ کرم را روزي
  • روزي هر يکي پديد آورد
    در انبارخانه مهر نکرد
  • حاء حاجت هنوزشان در حلق
    جيم جودش بداده روزي خلق
  • تا چو سويش براق دل رانند
    در رکابش همه برافشانند
  • در محبت نگر به تأليفش
    زان همه محنت است تصحيفش
  • صدهزارت حجاب در راهست
    همتت قاصرست و کوتاهست
  • زانکه عيسيت را سوي لاهوت
    هست در راه جمعة الصلبوت
  • خان و مانش همه براندازد
    در ره امتحانش بگدازد
  • گفت گر زانکه نبودم دوري
    بدهدم در حديث دستوري
  • گفت چندانک عمر ماندستم
    رزق من کرد جمله در دستم
  • در درياي اين جهاني نه
    ماه و خورشيد آسماني نه
  • در درياي عالم جبروت
    ماه و خورشيد آسمان سکوت
  • خاک در خواب مايه روزيست
    برزگر را دليل به روزيست
  • گريه در خواب مايه شاديست
    بندگي از مذلت آزادي است
  • آسيامردم امين باشد
    آنکه در خانه به گزين باشد
  • مرد طباخ نعمت بسيار
    همچو قصاب در تباهي کار
  • دشمن آيد پلنگ بد کردار
    که بود در معاملت مکار
  • زانکه هر سر که ديدني باشد
    در طريقت بريدني باشد
  • زانکه در بارگاه رباني
    من بگويم اگر نمي داني
  • رفت در خانه با عيال بگفت
    زانچه بشنيد هيچيک ننهفت
  • قيس خرما به آستين در کرد
    شادمانه بر رسول آورد
  • زلزله اوفتاده در ملکوت
    نيست جاي قرار و جاي سکوت
  • چندگويي رسيدگي چه بود
    در ره دين گزيدگي چه بود
  • بر سر شاهراه هيچکسي
    برسي در خود و درو نرسي
  • واندران شهر مرغ نگذارد
    زآنکه در ساعتش بيوبارد
  • هرچه زينجا بري نگه دارند
    در قيامت همانت پيش آرند
  • هرکه در بارگاه لطف شتافت
    دادني داد و جستني دريافت
  • ورنه ابليس در درون نماز
    گوش گيرد برونت آرد باز
  • ماند پيکان تير در پايش
    اقتضا کرد آن زمان رايش
  • گفت من برتر از خدايانم
    در جهان از بلند رايانم
  • هرکرا در نماز عده نکوست
    غار مغرب سزاي سجده اوست
  • در ثناي تو هر که گربزتر
    گرچه قادرترست عاجزتر
  • در پذيرد غم دراز ترا
    بي نيازي او نياز ترا
  • گر در آموختن کن تقصير
    هرچه خواهد سبک زوي بپذير
  • به تلطف بدار و بنوازش
    خيره در انتظار مگدازش
  • بر در فضل و حضرت جودت
    بهر انجاز لطف موعودت
  • که نمايد در آينه تزوير
    غرض نکته عليم و قدير
  • هرچه در زير امر جبارند
    همه بر وفق امر برکارند
  • نيک داني که در فضاي ازل
    دست صنع خداي عزوجل
  • کرده يک امر جمله را بيدار
    همگان آمدند در پرگار