نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
الهي نامه عطار
در
اين انديشه بود او تا سحرگاه
رسولي
در
رسيد از خواب ناگاه
چنان
در
خواب ديد آن شمع ايمان
که شمعون بود
در
جنت خرامان
تو هم
در
عين گردابي بمانده
نمي داني که
در
خوابي بمانده
مگر سنگ و کلوخي بود
در
راه
بدريائي
در
افتادند ناگاه
اگر همرنگ دريا گردي امروز
شوي
در
وي تو هم
در
شب افروز
قصب
در
سر يکي نعلين
در
پاي
خرامان با لباس مجلس آراي
دلم خون کرد و آتش
در
من انداخت
ز صحن گلشنم
در
گلخن انداخت
به روز اين جمله
در
چشمت نهدر است
شبت
در
چشم گرداند کم و کاست
در
او معدوم شو اي گشته موجود
تو و او
در
نمي گنجد چه مقصود
چو
در
خانه نگنجيدي تو با او
که
در
خانه تو مي بايست يا او
ز سرما مرغ و ماهي آرميده
همه
در
گوشه ها سر
در
کشيده
ببايد رفت تا بينم نهفته
که
در
سرما بر اين
در
کيست خفته
ولي هر گه که بيني چون خلالش
در
او خندند يعني
در
هلالش
هر آن ذره که
در
هر دو جهانست
همه
در
جام عقل تو عيانست
وطنگه بر
در
دروازه دارد
به عزلت
در
جهان آوازه دارد
وجو تو ترا سدي است
در
پيش
تو پيوسته
در
آن سد مانده با خويش
پيمبر
در
شب معراج ناگاه
يکي درياي اعظم ديد
در
راه
حريصي
در
ميان رنج و تيمار
بسي جان کند و
در
کوشيد بسيار
کسي گر
در
چنين عمري زيان کرد
در
آن عالم تدارک چون توان کرد
چنان
در
پاک بازي سر برافراخت
که هر چش بود با يک ديده
در
باخت
چو از بوذرجمهر افتاد
در
خشم
دل کسري کشيدش ميل
در
چشم
ترا از تو هزاران پرده
در
پيش
چگونه ره بري يک ذره
در
خويش
که
در
هر بيخودي و
در
خودي تو
کني از پس جهاني پر بدي تو
کسي کز قسمت ما
در
نفير است
اگر روز است و گر شب
در
زحير است
مگر از گوشت آنجا نيمه اي بود
در
آن زنبور
در
زد نيش را زود
صفحه قبل
1
...
419
420
421
422
423
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن