نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان سنايي
گاه سوزان
در
آتش عشقيم
گاه از سوز رود سازانيم
تا نشوي
در
دين قلاش وار
خرقه قلاشان غارت مکن
نديدي دين کفرآميز بنگر
شکن
در
زلف جانفرساي جانان
در
صف رندان و قلاشان خويش
کمترين کس بايدم پنداشتن
خون حرامست خيره خيره مريز
مي نبيلست
در
سفال مکن
بر روي توام زنند احسنت
در
عشق توام کنند تحسين
اي همه ساله احسن الحسني
در
صحيفه جمال آيت تو
شور و آشوب
در
جهان افگند
غمزه چشم جاودانه تو
در
غلاميت بر سنايي نيست
هيچ تاوان عليک عين الله
اي پيشه تو جفانمايي
در
بند چه چيزي و کجايي
در
باختن قمار با دوست
دست اولين مکن دغايي
در
مجمع خيل خوبرويان
چون يوسف پيشگاه داري
در
شوخي دست برد خواهي
کز خوبي دستگاه داري
بنوشت زمانه گويي آنجا
در
جانت کتاب بردباري
بنگاشت خداي گويي اينجا
در
ديده ت نقش حقگزاري
در
بزم تو هيچ شه ندارد
بر سر کله بزرگواري
ديوانه بسيست آن دو لب را
در
سلسله هاي کامراني
فرعون که بود که با کمالت
کوبد
در
ملک جاوداني
عاشق نشوي اگر تواني
تا
در
غم عاشقي نماني
تو داني که بر درگه لايزال
در
برترين الاهي رضاست
جز
در
خم زلف دلفريبت
روح القدس آشيان ندارد
زلف تو يقين عاقلان را
جز
در
کفن گمان ندارد
روي تو رخان عاشقان را
جز
در
کنف امان ندارد
در
ميان هوا ز جنبش خويش
فلکي مستعار خواهد کرد
در
خزان از بهار رخسارش
کشوري را بهار خواهد کرد
آنکه نعل سمند او
در
گوش
مشتري گوشوار خواهد کرد
از براي موافقش گردون
ابر را
در
نثار خواهد کرد
عقل
در
انتظار انعامت
روز و شب انتظار خواهد کرد
ترکتازي کنيم و
در
شکنيم
نفس رنگي مزاج را بازار
در
طريق رسول دست آويز
بر بساط خداي پاي افشار
در
هواي زمانه مرغي نيست
چمن عشق را چو بوتيمار
خاطري
در
نثار چون دريا
فکرتي تيز راي چون آذر
ببريده
در
آشيان تقديس
وصف تو ز جبرييل شهپر
اي گشته چو آفتاب تابان
در
سايه نور خود مستر
اي باز هوات
در
ربوده
از دام زمانه چون کبوتر
در
قشر بمانده کي توان ديد
مقصود خلاصه مقشر
در
سجده نکردنش چه گويي
مجبور بدست يا مخير
بيهوده مجوي آب حيوان
در
ظلمت خويش چون سکندر
گر سعيديت آرزوست به عدن
در
سراپرده سعير مباش
فقه خوان ليک
در
جهنم جاه
همچو قابوس وشمگير مباش
پاس پيوسته دار بر
در
حق
کاهلانه «بجه » «بگير» مباش
کي باشد کين قفس بپردازم
در
باغ الاهي آشيان سازم
اين حله نيمکار آدم را
در
کارگه کمال بطرازم
وين ديو سراي استخواني را
در
پيش سگان دوزخ اندازم
شبستان مقامت قاب قوسين
در
درگاه تو بطحا و زمزم
. . . خر
در
. . . زن پدرش
گرچه زينهم نبايد او را غم
در
قمار وقار بنشينيم
خويشتن جبرييل ساز کنيم
گاه گويد دعات گويم من
اوفتم زان حديث
در
خفقان
دين را حرميست
در
خراسان
دشوار ترا به محشر آسان
در
عهده موسي آل جعفر
با عصمت موسي آل عمران
صفحه قبل
1
...
417
418
419
420
421
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن