نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.12 ثانیه یافت شد.
ديوان سعدي
دلم دربند تنهايي بفرسود
چو بلبل
در
قفس روز بهاران
ندانستم که
در
پايان صحبت
چنين باشد وفاي حق گزاران
در
دل سعديست چراغ غمت
مشعله اي تا ابد افروخته
سرمست بتي لطيف ساده
در
دست گرفته جام باده
در
مجلس بزم باده نوشان
بسته کمر و قبا گشاده
خورشيد که شاه آسمانست
در
عرصه حسن او پياده
در
گلشن بوستان رويش
زنگي بچگان ز ماه زاده
نرسيديم
در
تو و نرسد
هيچ بيچاره را شکيبايي
شب تاريک هجرانم بفرسود
يکي از
در
درآي اي روشنايي
در
حلقه کارزار جان دادن
بهتر که گريختن به نامردي
هيچم اندر نظر نمي آيد
تا تو خورشيدروي
در
نظري
عقل بيچارست
در
زندان عشق
چون مسلماني به دست کافري
گر کنم
در
سر وفات سري
سهل باشد زيان مختصري
عارضش باغي دهانش غنچه اي
بل بهشتي
در
ميانش کوثري
در
خداوندي چه نقصان آيدش
گر خداوندي بپرسد چاکري
خاکي از مردم بماند
در
جهان
وز وجود عاشقان خاکستري
جهاني تشنگان را ديده
در
توست
چنين پاکيزه پندارم زلالي
مرا با روزگار خويش بگذار
نگيرد سرزنش
در
لاابالي
سروقدي ميان انجمني
به که هفتاد سرو
در
چمني
گر صلح کني لطيف باشد
در
وقت بهار و مهرباني
وز بهر شکار دل نهاده
تير مژه
در
کمان ابروي
آن گوي معنبرست
در
جيب
يا بوي دهان عنبرين بوست
در
حلقه صولجان زلفش
بيچاره دل اوفتاده چون گوست
خون دل عاشقان مشتاق
در
گردن ديده بلاجوست
اي آينه ايمني که ناگاه
در
تو رسد آه دردمندي
نه خوارترم ز خاک بگذار
تا
در
قدم عزيزش افتم
بگشاي دهن که پاسخ تلخ
گويي شکرست
در
مذاقت
در
کشته خويشتن نگه کن
روزي اگر افتد اتفاقت
در
سايه شاه آسمان قدر
مه طلعت آفتاب پرتو
بنماندست آب
در
جگرم
بس که چشمم کند گهرباري
مواعظ سعدي
به حق پارسايان کز
در
خويش
نيندازي من ناپارسا را
يکقدم بر خلاف نفس بنه
در
خيال خداي ننهاده
راه گم کرده از طريق صلاح
در
بيابان غفلت افتاده
رنج بردار ديو نفس مباش
در
هواي بت اي پريزاده
پيغمبر، آفتاب منيرست
در
جهان
وينان ستارگان بزرگند و مقتدا
ز مرواريد تاج خسروانيت
يکي
در
خوشه پروين نباشد
اينکه
در
شهنامه هاآورده اند
رستم و رويينه تن اسفنديار
خفتگان بيچاره
در
خاک لحد
خفته اندر کله سر سوسمار
پادشهان بر
در
تعظيم او
دست برآورده به حکم سؤال
وفاداري مجوي از دهر خونخوار
محالست انگبين
در
کام ارقم
در
اهتمام صاحب صدر بزرگوار
فرمانرواي عالم و علامه جهان
آسمان
در
زير پاي همتت
بر زمين مالنده فرق فرقدين
خفتنت زير خاک خواهد بود
اي که
در
خوابگاه سنجابي
قيمت خويشتن خسيس مکن
که تو
در
اصل جوهري نابي
در
صحبت رفيق بدآموز همچنان
کاندر کمند دشمن آهخته خنجري
چنين شد
در
ايام سلطان عادل
اتابک ابوبکربن سعد زنگي
هر چيز کزان بتر نباشد
از مصلحتي به
در
نباشد
چندان بزنندش اي خداوند
کز خانه رهش به
در
نباشد
آيين وفا و مهرباني
در
شهر شما مگر نباشد
نبودي ديدگانم تا نديدي
چنين آتش که
در
عالم فتادي
صفحه قبل
1
...
411
412
413
414
415
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن