167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

منطق الطير عطار

  • شيخ را در کعبه ياري چست بود
    در ارادت دست از کل شست بود
  • جز در حق نيستي جاي شما
    در حضورستي سرا پاي شما
  • در تظلم داشتن در پيش حق
    هر يکي بردي از آن ديگر سبق
  • سبزپوشان در فراز و در فرود
    جمله پوشيدند از آن ماتم کبود
  • هم چو گل در خون چشم آغشته بود
    وز خجالت در عرق گم گشته بود
  • او چو آمد در ره تو بي مجاز
    در حقيقت تو ره او گير باز
  • آتشي در جان سرمستش فتاد
    دست در دل زد،دل از دستش فتاد
  • شيخ چنداني که در صحرا بگشت
    کس نمي جنبيد در صحرا و دشت
  • عزت اين در چنين کرد اقتضا
    کز در ما دور باشد هر گدا
  • در نهان در زيرچشم آن پير راه
    کرد درمن طرفة العيني نگاه
  • هرک او در دولتي پيوسته شد
    خار در دستش همه گل دسته شد
  • ديد زير چتر روي آشنا
    در عنايت اوفتاد و در عنا
  • در چنين راهي که مردان بي ريا
    چادري در سرکشيدند از حيا
  • در غرور اين هوس گر جان دهم
    به که دل در خانه و دکان نهم
  • گر گنه کردي، در توبه ست باز
    توبه کن کين در نخواهد شد فراز
  • در زمين گرديد و در دريا بگشت
    بار ديگر گرد عالم دربگشت
  • صوفيي مي رفت در بغداد زود
    در ميان راه آوازي شنود
  • در شب آن زاهد مگر ديدش به خواب
    در بهشت و روي همچون آفتاب
  • من چو ايشانم، ولي در راه دين
    نه زني در دين نه مردي چند ازين
  • جامه تسليم در بر کرده ايد
    اين خصومت از چه در سر کرده ايد
  • در عجايب مانده ام زين بي وفا
    تا چرا مي اوفتد در آشنا
  • گه به دوزخ در سعير شهوتست
    گاه در وي زمهرير نخوتست
  • تا چو عمري گور کندي در مغاک
    چه عجايب ديده اي در زير خاک
  • ما همه در حکم نفس کافريم
    در درون خويش کافر پروريم
  • هرک اين سگ را به مردي کرد بند
    در دو عالم شيرآرد در کمند