167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.

ديوان عطار

  • چو دريا چشم من زان گشت در عشق
    که درجت در مکنون مي نمايد
  • گم نيارد گشت در دريا دمي
    هر که در قطره هويدا شد پديد
  • در احد چون اسم ما يک جلوه کرد
    در عدد بنگر چه اسما شد پديد
  • ياران همه مشتاقند در آرزوي يک دم
    مي در فکن اي ساقي از مست نپرهيزيد
  • بحر چون محوست، موجش در خطر
    بحر را در ديده پا و سر رسيد
  • کي بيايد بي نهايت در بصر
    در خطر صد با خطر مبصر رسيد
  • درد کو تا در دوا خواهم رسيد
    خوت کو تا در رجا خواهم رسيد
  • چو در وادي عشقت راه دادند
    در آن وادي به سر مي رو قلم وار
  • زماني شهد مي پوشيد در زهر
    زماني گل نهان مي کرد در خار
  • گر ز سر عشق او داري خبر
    جان بده در عشق و در جانان نگر
  • تن فرو ده آب در هاون مکوب
    در قفس تا کي کني باد اي پسر
  • فتادم در ميان دردنوشان
    نهادم زهد و قرائي به در باز
  • کي در تو رسد کسي که جاويد
    در راه تو ماند مرد و زن باز
  • تا کي باشم من شکسته
    در باديه تو در تک و تاز
  • اي جان تو در اشتياق مي سوز
    وي ديده در انتظار مي ساز
  • در مجلس کم زنان قدح نوش
    در خلوت عاشقان طرب ساز
  • باز در هر جهان هزار جهان
    مي شود کشف در نشيب و فراز
  • چند جويي در جهان ياري ز کس
    يک کست در هر دو عالم يار بس
  • دلبر تو دايما بر در دل حاضر است
    رو در دل برگشاي حاضر و بيدار باش
  • در يک قدم اين جهان و آن نيز
    بگذار جهان و در جهان باش
  • اي دل به ميان اين سخن در
    ماننده مرده در کفن باش
  • فريد چون ز لب لعل او سخن گويد
    نثار در و گهر در سخن وري رسدش
  • چو سر در کار و جان در يار بازي
    خوشي خويش ازين خوشتر مينديش
  • در ششدر خاک و خون فتاده
    در وصف تو عقل حکمت انديش
  • در عالم عشق عاشقان را
    قربان شدن است در رهت کيش