نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان عطار
روي
در
زير زلف پنهان کرد
تا
در
اسلام کافرستان کرد
خط مشکينت جوشي
در
دل انداخت
لب شيرينت جوشي
در
من آورد
فلک را عشق تو
در
گردش انداخت
جهان را شوق تو
در
شيون آورد
از بس که حلقه بيني
در
زلف مشکبارش
صد دست بايد آنجا تا
در
شمار گيرد
دلم با او چو دستي
در
کمر کرد
کمربند فلک را دست
در
زد
آسوده بدم نشسته
در
کنجي
کامد غم عشق و حلقه بر
در
زد
دل به سوداي تو جان
در
بازد
جان براي تو جهان
در
بازد
هر که
در
کوي تو آيد به قمار
دل برافشاند و جان
در
بازد
چون دوستي آن بت
در
سينه فرود آيد
دل دشمن جان گردد جان
در
خطر اندازد
جان
در
مقام عشق به جانان نمي رسد
دل
در
بلاي درد به درمان نمي رسد
پير
در
معراج خود چون جان بداد
در
حقيقت محرم اسرار شد
بنمود نخست پرده زلف
در
پرده نشست و پرده
در
شد
ميکده فقر يافت خرقه دعوي بسوخت
در
ره ايمان به کفر
در
دو جهان فاش شد
رو که
در
مملکت عشق سليماني تو
ديو نفست اگر از وسوسه
در
فرمان شد
در
عشق زنده بايد کز مرده هيچ نايد
عاشق نمرد هرگز کو زنده
در
کفن شد
در
ميان بيخودان مست دردي نوش کرد
در
زبان زاهدان بي خبر افسانه شد
هر زمانم عشق ماهي
در
کشاکش مي کشد
آتش سوداي او جانم
در
آتش مي کشد
هر زمان عشق تو
در
کارم کشد
وز
در
مسجد به خمارم کشد
چون مرا
در
بند بيند از خودي
در
ميان بند زنارم کشد
رهي است آيينه وارآن کس که
در
رفت
هم او
در
ديده خود روشن آمد
چندان که برگشادم بر دل
در
معاني
عطار را از آن
در
جز دردسر نيامد
چه تابي بود
در
زلف چو شستش
که آن صد بار
در
جانم نيامد
آنها که پاي
در
ره تقوي نهاده اند
گام نخست بر
در
دنيا نهاده اند
در
علفزاري چه خواهي کرد تو
چون تو را
در
قيد سلطان بسته اند
عقل
در
عشق تو سرگردان بماند
چشم جان
در
روي تو حيران بماند
صفحه قبل
1
...
394
395
396
397
398
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن