نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
در
رهگذار سيل کمر باز کردن است
در
زير تيغ حادثه اظهار زندگي
در
واديي که کوه چو ابرست
در
گذار
ما پشت داده ايم به ديوار زندگي
در
چشم اعتبار نمک سودن است و بس
در
شوره زار عالم اگر هست حاصلي
در
دوزخ افکنند ترا گر ز سوز عشق
در
هر شرار سير بهشت برين کني
در
قلزمي که کشتي نوح است
در
خطر
بالين ز گرد بالش گرداب مي کني
گيرم به زير چتر
در
اينجا گريختي
در
آفتابروي قيامت چه مي کني؟
اي غافلي که
در
پي دينار مي روي
آخر ز سکه
در
دهن مار مي روي
از غفلت تو پير مغان
در
کشاکش است
مي
در
پياله داري و هشيار مي روي
در
گرد کاروان تو يوسف نهفته است
در
چارسوي مصر به سودا چه مي روي؟
در
ميوه تو تا رگ خامي به جاي هست
در
کام روزگار گوارا نمي شوي
در
شهر زنگ، آينه
در
زنگ خوشترست
پيش سيه دلان مکن اظهار آگهي
فارغ شوي از حلقه زدن بر
در
دونان
يک بار اگر
در
دل شب دست برآري
در
پنجه مژگان تو فولاد شود موم
در
سنگ کند ريشه نهالي که تو داري
در
حرف سرايي دهن غنچه ندارد
در
خامشي اين تيغ زباني که تو داري
در
گلشن حسن تو خلل راه ندارد
در
خواب بهارست خزاني که تو داري
در
عالم امکان دل عارف نگشايد
يوسف چه قدر جلوه کند
در
ته چاهي؟
در
چشمي و
در
چشم نيايي ز لطافت
گنجينه نشيني و ز گنجينه جدايي
آن را که بود
در
ته پا آتش شوقي
در
راه نگردد گره از آبله پايي
آن گوهري که جويي
در
جيب آسمان ها
گر پاکشي به دامن
در
خود روان بيابي
در
برگريز پيري شد رخنه هاي آفت
هر خنده اي که کرديم
در
نوبهار طفلي
بي چشم زخم فرش است
در
ديده هاي حيران
بيداريي اگر هست
در
خواب زندگاني
باش بيدار
در
دل شبها
در
لحد چشم خواب اگر داري
آب
در
شير خود مکن ز چراغ
در
سرا ماهتاب اگر داري
سامان جمال تو
در
چشم نمي گنجد
خود نيز نمي داني
در
پرده چها داري
در
هر گره ابرو صد عقده گشا پنهان
در
هر نگه پنهان صد چشم سخن داري
صفحه قبل
1
...
381
382
383
384
385
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن