نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
جام جم اوحدي مراغي
خانه
در
کوي بختياران کن
دوستي با لطيف کاران کن
در
رواق سپهر ميباشي
چکني نقش خانه از کاشي؟
روي
در
گفته خداي آور
حق «لا تسرفوا» بجاي آور
نتواني ز خانه بسيار
که به زنبور
در
رساني کار
بس بود بهر کبريا قصري
خاصه
در
دولت چنين عصري
بدهي،
در
بهشت کاخ شود
ندهي، دوزخت فراخ شود
که نگهدارد آن
در
خانه
نگذارد به دست بيگانه
به ازين کرد بايد انديشه
تا نيايد شغال
در
بيشه
تا که باشي کشد
در
آغوشت
چون برفتي کند فراموشت
در
اساس نتيجه و فرزند
آلت و اختيار بد مپسند
نوجوان هم چو سرو بستاني
رفت يکروز
در
نيستاني
ميوه بيشه چون نپروردست
دل داننده را نه
در
خوردست
آتشي باز بر فروزانند
در
دم آهنش بسوزانند
چون بميري
در
آن سرات برند
پيش نار سقرفزات برند
به دم دوزخت
در
اندازند
گه بسوزند و گاه بگدازند
دهيانش به سر
در
آويزند
شهريانش به قهر خون ريزند
در
تو خاصيتي فزون باشد
تا ترا ديگري زبون باشد
شربتي
در
قدح نميريزي
که به زهريش بر نيآميزي
نتوان زد به مذهب مالک
غوطه
در
لجه چنين هالک
نستاند زيادتي ز کسي
ننهند
در
وجود بوالهوسي
باز داند ستمگران را جاي
ننهد
در
دراز دستي پاي
بر درختي بدين برومندي
در
باغ کرم چه مي بندي؟
چون مجال کرامتي باشد
بستن
در
غرامتي باشد
شاعري چيست؟ بر
در
دونان
خانه کرد و حکمت يونان
سروراني که پيش ازين ايام
سعي کردند
در
بلندي نام
گنجها
در
کنار ميکردند
تا ستايش گزان مي کردند
منکه خلوت نشين اين گنجم
در
جهاني چنين کجا گنجم؟
راستان رنج خود تلف کردند
زانکه
در
کار ناخلف کردند
کس ازو نشنود حديث گزاف
نزند
در
ميان مردم لاف
در
جهان رنگ مقبلي اينست
پهلواني و پر دلي اينست
در
پي نفس گشتن از سرديست
نفس کشتن نهايت مرديست
حارس بوستان
در
خانه
سر خر به، که پاي بيگانه
کودک خويش را برهنه
در
آب
چکني پيش بنگيان خراب؟
غم مردي نميخورد مردي
در
جهان نيست صاحب دردي
اکثر کودکان چو زين طرزند
در
بزرگي ادب کجا ورزند؟
در
حديثي دليل خواستمش
حرمت و آب رخ بکاستمش
کي موافق بود بر دانا؟
در
يکي خيمه بيست مولانا
سروراني، که پيش ازين بودند
در
سلف پيشواي دين بودند
روي وعظي که
در
پريشانيست
عين شوخي و محض نادانيست
عرض کن تحفهاي بيخوابي
نقدهايي که
در
سحر يابي
مکن از جامه کسان زينت
منماي آنچه نيست
در
طينت
راستي کن، که راستان رستند
در
جهان راستان قوي دستند
حق اينها بدان که اربابند
مقبلان اين دقيقه
در
يابند
چون
در
آمد اجل زبون گشتند
ملک بگذاشتند و بگذشتند
بکن اندر زمان مستي خود
سفري
در
زمين هستي خود
بدر آ، اي حکيم فرزانه
پر نشايد نشست
در
خانه
در
مقامي که آشنايي نيست
بهتر از عقل روشنايي نيست
از مسافر ادب نميجويند
وينک از
در
بدر هميپويند
روز
در
کويها غزل خواندن
نيمشب نعره بر فلک راندن
گر چه
در
زرق نادرستانند
چيز کيشان بده، که چستانند
صفحه قبل
1
...
379
380
381
382
383
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن