نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
کليله و دمنه
... شير گفت: سخن علما
در
فضيلت عفو و جمال احسان مشهور است لکن
در
...
و
در
وي شکاري بسيار ، و اختلاف صيادان آنجا متواتر.
لله
در
النائبات فانها
صدا اللئام و صيقل الاحرار
گفت :تمامي بومان
در
فلان کوه اند و روزها
در
غاري جمله مي شوند و ...
در
غرورش ، توانگر و درويش
شاد همچون خيال گنج انديش
گفت:
در
اين مدت قوت تو از چه بوده است؟
لله
در
انوشروان من رجل
ما کان اعرفه بالدون والسفل
لفظي چو ععقد منظوم
خطي چو
در
منثور
سياره
در
آهنگ او
خيره ز بس نيرنگ او
در
تاختن فرسنگ او
از حد طايف تاختن
ملک گفت: سزاواري که
در
تعذيب تو مبالغت رود
ملک گفت: من خود را
در
اين رنج افگنده ام.
در
راه رستم کي کشد
جز رخش بار روستم ؟
چه بحرص مردم ،
در
روزي زيادت و نقصان صورت نبندد
ديوان ابوسعيد ابوالخير
در
دير شدم ماحضري آوردند
يعني ز شراب ساغري آوردند
اسرار و رموز اقبال لاهوري
سبزه ناروئيده زيب گلشنم
گل بشاخ اندر نهان
در
دامنم
باطل ديرينه را غارتگري
فتنه
در
جيبي سراپا محشري
مست چشم ساقي بطحاستيم
در
جهان مثل مي و ميناستيم
چشم
در
کشت محبت کاشتم
از تماشا حاصلي برداشتم
کامل بسطام
در
تقليد فرد
اجتناب از خوردن خربوزه کرد
گام او
در
راه کم غوغاستي
کاروان را زورق صحراستي
در
عمل پوشيده مضمون حيات
لذت تخليق قانون حيات
با جهان نامساعد ساختن
هست
در
ميدان سپر انداختن
در
جهان نتوان اگر مردانه زيست
همچو مردان جانسپردن زندگيست
بندهاي کوهسار آسان گسيخت
در
زمين هند تخم سجده ريخت
گفت محصور صف اعداستم
در
ميان سنگها ميناستم
در
صلابت آبروي زندگي است
ناتواني ناکسي ناپختگي است
قيس ما سودائي محمل نشد
در
جنون عاشقي کامل نشد
بر
در
او جبه فرسا آسمان
از مريدانش شه هندوستان
شاه تخم حرص
در
دل کاشتي
قصد تسخير ممالک داشتي
خلق
در
فرياد از ناداريش
از تهيدستي، ضعيف آزاريش
سود
در
جيب همين سوداستي
خواجگي از حفظ اين کالاستي
پاي
در
زنجير توجيهات عقل
کشتيش طوفاني ظلمات عقل
دل بدوش و ديده بر فرداستم
در
ميان انجمن تنهاستم
من مثال لاله ي صحراستم
در
ميان محفلي تنهاستم
بار احسان بر نتابد گردنم
در
گلستان غنچه گردد دامنم
در
شرار آباد هستي اخگرم
خلعتي بخشد مرا خاکسترم
سوزدش
در
شاهراه زندگي
آتش آورد گاه زندگي
در
نبرد زندگي يار همند
مثل همکاران گرفتار همند
ساز برق آهنگ او ننواخته
نغمه اش
در
پرده ناپرداخته
در
هوايم يا ميان ترکشم
هر کجا باشم سراپا آتشم
در
صف شاهنشهان يکتاستي
فقر او از تربتش پيداستي
دين فطرت از نبي آموختيم
در
ره حق مشعلي افروختيم
ناشکيب امتيازات آمده
در
نهاد او مساوات آمده
جنتي جستند
در
بئس القرار
تا احلوا قومهم دار البوار
امتي
در
حق پرستي کاملي
امتي محبوب هر صاحبدلي
سائلي مثل قضاي مبرمي
بر
در
ما زد صداي پيهمي
عقل
در
آغاز ايام شباب
مي نينديشد صواب و ناصواب
در
تنم لرزيد جان غافلم
رفت ليلاي شکيب از محملم
در
ميان انجمن گردد بلند
ناله هاي اين گداي دردمند
صفحه قبل
1
...
372
373
374
375
376
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن