نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
پيام مشرق اقبال لاهوري
بلبلگان
در
صفير صلصلگان
در
خروش
خون چمن گرم جوش، اي که نشيني خموش،
در
شکن آئين هوش، باده ي معني بنوش، نغمه سرا گل بپوش
ديوان اوحدي مراغي
دل از دستم برون بردي که با ما سر
در
آري تو
بما سر
در
نياوردي و سرها رفت
در
کارت
در
دل نهادم مهر او و آن دل روان دادم بدو
زيرا که گر
در
جان نهم، جانم نگنجد
در
بدن
غلط کردم، نه آن گنجي که
در
آغوش من گنجي
مرا اين بس که
در
گنجم به کنجي
در
جهان تو
ديوان خاقاني
گر فاسقان را از گنه
در
باغ رضوان نيست ره
در
روي ساقي کن نگه صد باغ رضوان بين
در
او
ديوان سعدي
اي مهر تو
در
دل ها وي مهر تو بر لب ها
وي شور تو
در
سرها وي سر تو
در
جان ها
تو را من دوست مي دارم خلاف هر که
در
عالم
اگر طعنه است
در
عقلم اگر رخنه است
در
دينم
چنانم
در
دلي حاضر که جان
در
جسم و خون
در
رگ
فراموشم نه اي وقتي که ديگر وقت ياد آيي
چه فتنه ست اين که
در
چشمت به غارت مي برد دل ها
تويي
در
عهد ما گر هست
در
شيراز فتاني
مواعظ سعدي
چو نفس آرام مي گيرد چه
در
قصري چه
در
غاري
چو خواب آمد چه بر تختي چه
در
پايان ديواري
گلستان سعدي
... گذرد؟ گفت: همه شب
در
مناجات و سحر
در
دعاي حاجات و همه روز
در
...
... شنيدم که بغاري
در
نشسته بود و
در
بروي از جهانيان بسته و ملوک و ...
بفرمودش طلب کردن.
در
احياء عرب بگرديدند و بدست آوردند و پيش ملک ...
سالي نزاعي
در
ميان پيادگان حجاج افتاده بود و داعي هم
در
آن سفر ...
وآنجا که
در
شاهوارست نهنگ مردم خوارست. لذت عيش دنيا را لدغه اجل ...
نظر نکني
در
بوستان که بيد مشکست و چوب خشک. همچنين
در
زمره ...
ديوان سلمان ساوجي
نباشد با لب و لفظ و جمال و حال او مارا
شکر درخورد و مي
در
کام و مه
در
وجه و شب
در
خور
نباشد خالي از فکر و خيال و ذکر او مارا
روان
در
تن خرد
در
سر سخن
در
لب نفس دربر
در
آب مي جستم تو را دل گفت: کاي سلمان بيا!
در
بحر عشقش غوص کن، کان
در
درين دريا بود
برآن بودم که چون دولت،
در
آيد از درم روزي
به هر بابي که کوشيدم از آن
در
در
نمي آيد
ديوان سنايي
گرت نزهت همي بايد به صحراي قناعت شو
که آنجا باغ
در
باغست و خوان
در
خوان و وا
در
وا
به دل ننديشم از نعمت نه
در
دنيا نه
در
عقبا
همي خواهم به هر ساعت چه
در
سرا چه رد ضرا
آن که چون
در
درس و مجلس دم زند
در
علم و دين
چون دم آخر نيابي
در
همه گيتيش يار
بادي چو آب و آتش و بادي چو باد و خاک
در
صفوت و بلندي و
در
لطف و
در
وقار
ديوان شاه نعمت الله ولي
من
در
ميان با تو خوشم تو
در
کنار من خوشي
موئي نگنجد
در
ميان من آن تو تو آن من
گزيده غزليات شهريار
چرا رو
در
تو آرم من که خود را گم کنم
در
تو
به خود باز آمدم نقش تو
در
خود جستجو کردم
کشکول شيخ بهايي
در
مورد کلمات چهار حرفي همين عدد را
در
بيست و پنج بايستي ضرب کرد ...
اما ام محمد
در
همان بقعه ي ستي فاطمه(ع)
در
کنار ضريح وي مدفون ...
... است: آن کسي که
در
دانش فزوني يابد و
در
دنياوي بپرهيزگاري پيش ...
... قمر، جز قمر را
در
خود ندارد. و شود که بيشتر ستارگان رصد نشده
در
...
در
مثل سائر آمده است که: ابن خشاب
در
غالب علوم، امام زمانه ي ...
عارفي گفت: عرفا را
در
وراي هر واژه نکته اي و ضمن هر قصه، بهره اي ...
مردي را پرسيدند
در
عشق فلان زن تا کجا رسيدي؟ گفت سوگند که ماه را ...
... از کودکي پرسيد:
در
کدام باب نحوي؟ گفت:
در
باب فاعل و مفعول. گفت ...
در
اين که آيا تغيير خلق خوي آدمي ممکن است يا نه، اختلاف نظر است. ...
... حکيمان: مرد خرسند،
در
آنچه به دنيا پيش آيد گرامي است و
در
آنچه ...
ديوان صائب
تو
در
بيرون
در
چون شمع سر تا پا زبان گشتي
اگر راه سخن يابي
در
آن محفل چه خواهي شد؟
کنم
در
سينه و دل درد و داغ عشق را پنهان
که مه
در
زير ابر و گنج
در
ويرانه مي بايد
دل
در
آن زلف شب و روز بود
در
تب و تاب
شمع اگر
در
دل شب سوز و گدازي دارد
گهي
در
بحر سرگردان و گاهي
در
سرابم من
ز خشک و تر چو موج از خوش عناني
در
عذابم من
ديوان عطار
چون کمان
در
شست آورد و تنت چون توز کرد
بس عجب باشد تو را
در
جعبه گر تيري
در
است
تذکرة الاوليا عطار
اين سخن
در
دل حسن کار کرد و
در
حال بازگشت و به بصره رفت. و سوگند ...
... بيرون آمد و روي
در
کار آورد. و مجاهده
در
پيش گرفت. گويند
در
...
... پرسيدند که «رضا
در
چيست؟». گفت: «
در
دلي که
در
او غبار نفاق نبود ...
از اين سخن هيبتي
در
دل وي پديد آمد و آتشي
در
دل وي پيدا گشت. ...
و گفت: «هيچکس
در
نيافت پايگاه مردان، به نماز و روزه و زکوة و حج. ...
... است که گفت: شبي
در
مسجد بيت المقدس خود را
در
ميان بوريايي پنهان ...
... ». و گفت: «حيوة
در
علم است و راحت
در
معرفت و رزق
در
ذکر». ...
صفت ابوحنيفه
در
تورات بود و ابويوسف گفت: «نوزده سال
در
خدمت وي ...
پسرش گفت: «
در
اين چه حکمت است؟. که سالهاست تا
در
آرزوي او مي ...
صفحه قبل
1
...
370
371
372
373
374
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن