167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

ديوان حافظ

  • به راه ميکده حافظ خوش از جهان رفتي
    دعاي اهل دلت باد مونس دل پاک
  • چون بر حافظ خويشش نگذاري باري
    اي رقيب از بر او يک دو قدم دورترک
  • قتيل عشق تو شد حافظ غريب ولي
    به خاک ما گذري کن که خون مات حلال
  • حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است
    از بهر معيشت مکن انديشه باطل
  • به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
    رموز عشق مکن فاش پيش اهل عقول
  • نکته داني بذله گو چون حافظ شيرين سخن
    بخشش آموزي جهان افروز چون حاجي قوام
  • رتبت دانش حافظ به فلک برشده بود
    کرد غمخواري شمشاد بلندت پستم
  • بسوخت حافظ و آن يار دلنواز نگفت
    که مرهمي بفرستم که خاطرش خستم
  • حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روي
    من از آن روز که دربند توام آزادم
  • پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
    ور نه اين سيل دمادم ببرد بنيادم
  • صبح خيزي و سلامت طلبي چون حافظ
    هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
  • سري دارم چو حافظ مست ليکن
    به لطف آن سري اميدوارم
  • ز چنگ زهره شنيدم که صبحدم مي گفت
    غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم
  • روز مرگم نفسي مهلت ديدار بده
    تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخيزم
  • بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ
    وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
  • حافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوست
    آيينه اي ندارم از آن آه مي کشم
  • به مردمي که دل دردمند حافظ را
    مزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم
  • گر از اين دست زند مطرب مجلس ره عشق
    شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم
  • نيست اميد صلاحي ز فساد حافظ
    چون که تقدير چنين است چه تدبير کنم
  • اي مه صاحب قران از بنده حافظ ياد کن
    تا دعاي دولت آن حسن روزافزون کنم
  • ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ
    به بانگ بربط و ني رازش آشکاره کنم
  • اين جان عاريت که به حافظ سپرد دوست
    روزي رخش ببينم و تسليم وي کنم
  • دوستان عيب نظربازي حافظ مکنيد
    که من او را ز محبان شما مي بينم
  • ور چو حافظ ز بيابان نبرم ره بيرون
    همره کوکبه آصف دوران بروم
  • حافظ اسير زلف تو شد از خدا بترس
    و از انتصاف آصف جم اقتدار هم