نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
در
گرفتاري است آزادي درين بستانسرا
مي شدم آزاد اگر پا
در
گلي مي داشتم
در
سواد خال سير زلف کردم مو بمو
مد بسم الله را
در
نقطه پنهان يافتم
نوگلي را کز نسيم صبح مي جستم خبر
پاي
در
دامن کشيدم
در
گريبان يافتم
در
سواد زلف مي گشتم به دل چشمم فتاد
آشنا رويي
در
آن شام غريبان يافتم
برگ عيش بي خزان
در
بينوايي يافتم
آنچه مي جستم ز شاهي
در
گدايي يافتم
رشته پرواز من تا
در
کف تسليم بود
در
قفس دايم حضور آشيان مي يافتم
شيشه نشکسته
در
پا گرچه کمتر مي خلد
توبه نشکسته افزون مي خلد
در
پاي خم
جز
در
دولتسراي دل درين عبرت سرا
بانگ نوميدي برآمد هر
در
ديگر زدم
در
ميان آتش سوزان نشستم تا کمر
تادمي خوش
در
بساط خاک چون مجمر زدم
نيست
در
ملک پرآشوب وجود آسودگي
چون نفس ازپاي منشين
در
تکاپوي عدم
آتشين رخساره اي
در
چاشني دارد سپند
با کدام اميد من آواز
در
محفل کشم
راهرو را
در
قفا ديدن دليل کاملي است
انتظار خويش
در
دامان محشر مي کشم
داغ دارد شانه را
در
موشکافي دفتم
در
به دست آوردن زلف دو تا بي طالعم
داغ عالمسوز برگ عيش گردد
در
دلم
شمع ماتم گريه شادي کند
در
محفلم
مي کند
در
لامکان جولان دل آزاده ام
گربه ظاهر همچو سرو بوستان پا
در
گلم
مي گشايم
در
هواي رفتن آغوش وداع
نيست از غفلت چو گل
در
بوستان خنديدنم
گرچه مورم صائب اما
در
مقام گفتگو
مي توانم حرف
در
کار سليمانش کنم
من که
در
دامان صحرا
در
کنار ليليم
کار آساني چو پيش آيد مرا مشکل کنم
در
سماع بيخودي چون دست بالامي کنم
کوچه ها
در
رود نيل چرخ پيدا مي کنم
چارديوار صدف شايسته اقبال نيست
در
غريبي چشم چون
در
ثمين وامي کنم
چند
در
خامي سرايد روزگارم سوختم
عود خام خويش را
در
کار مجمرمي کنم
آنچنان کز لفظ گردد معني بيگانه دور
در
سواد شهر جولان
در
بيابان مي کنم
ذره ام اما زمن خورشيد باشد
در
حساب
مورم اما حرف
در
کار سليمان مي کنم
بر
در
هرکس نمي ساييم رخ چون آفتاب
گنج سان
در
گوشه ويرانه پا افشرده ايم
دادخواهي مي شود
در
نوبهار رستخيز
در
زمين شور هر تخمي که باطل کرده ايم
صفحه قبل
1
...
367
368
369
370
371
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن