نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.
خسرو نامه عطار
ميي
در
ده که امشب نيم مستيم
که ما از بهر رفتن آمدستيم
چو آب خضر
در
جام مي ماست
کجا ميريم گر مرگ از پي ماست
خوشي امروز، خود فردا چه جويي
دمي
در
شور شو، سودا چه جويي
شکم
در
نه شکم را بار بردار
مکن جان و بتن دستي برآر
چو کار اينجهان
در
دست داري
زيان و سود و نيست و هست داري
برويا توبه کن يا تو به بشکن
چه باشي
در
ميان، نه مرد و نه زن
هزاران اشک غلتان گشته
در
خون
ز چشم نيم مستان ريخت بيرون
ز يک سو چنگ و ني
در
جوش آمد
ز يک سو بانگ نوشانوش آمد
ز يکسو عود بر مجمرهمي سوخت
ز يکسو جان و دل
در
بر همي سوخت
از آن تر زد که راهي داشت هموار
و يا نه آب دستش بود
در
کار
چنان زد آن تهي
در
پيش اصحاب
کز آب دست دستش گشت پر تاب
ز فر شمع روي دوست ميتافت
زتف باده دل
در
پوست ميتافت
در
آن مجلس همه دل بي همه بود
که نوش آب زمزم زمزمه بود
مي جان پرورم ده
در
صبوحي
لان الراح ريحاني و روحي
سحر خيزا مي بنشسته درده
ز پسته بوسه سر بسته
در
ده
ميي
در
ده که جمله سر براهيم
که مهمان جهان از دير گاهيم
زصد شادي دلت آرام يابد
اگر يک باده
در
تو کام يابد
دمي بر بانگ چنگ و ناله ني
سراسر کن قدح،
در
ده پياپي
چو ديگر روز از اين طاق مقرنس
جهان پوشيده شد
در
زرد اطلس
بيامد خسرو و بر تخت بنشست
بمخموري گرفته جام
در
دست
ز سر
در
، مجلسي نو، ساز کردند
همه ساز طرب آغاز کردند
صلاح تلخ مي
در
داد ساقي
ز شيريني خود نگذاشت باقي
چو شه را باده
در
سر کارگر شد
به مطرب گفت خسرو بيخبر شد
مي چون خون بي اندازه ميشد
جگر زان خون ببر
در
تازه ميشد
يکي پيري که او
در
پشت خم داشت
رگ و پي جمله بيرون شکم داشت
صفحه قبل
1
...
3674
3675
3676
3677
3678
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن