نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.11 ثانیه یافت شد.
خسرو نامه عطار
بمانده جمله شب چون ستاره
عجب
در
صورت آن نقش پاره
بدل ميگفت ايدل چندم از تو
که
در
بندست يک يک بندم از تو
زتاج و تخت يکسويم فگندي
چو زلف دوست
در
رويم فگندي
شدي از دست و
در
پاي او فتادي
مراد خويش را برباد دادي
چو بشنود آن سخن خسرو چنان شد
که از شادي دلش
در
برتپان شد
چو بي غم کارش آخر راست افتاد
زهي شادي که
در
ره خواست افتاد
بدل ميگفت کاي دل، مرد درويش
چرا آخر نخواهد گنج
در
پيش
چو بر خود خواند مشتي پند و امثال
جنيبت بر نشست و رفت
در
حال
چو چشمش بر جمال شاه افتاد
بخدمت پيش شه،
در
راه افتاد
فلک
در
گاه شه را آستان باد
زمين بد خواه او را آسمان باد
چو
در
هر علم عالي گوهر آمد
زهر يک همچو گوهر بر سر آمد
بگو چون فکر دور انديش داري
خموشي خود بسي
در
پيش داري
چو شه
در
چهره گلرخ نگه کرد
گل از کين هر دو ابرو پر گره کرد
زماني خاک ره بر فرق کردي
زماني جامه
در
خون غرق کردي
نه ديده يک نفس بي آب بودش
نه
در
بستر زماني خواب بودش
گهي سيلاب بست از چشم بر خويش
گهي چون آتشي افتاد
در
خويش
گهي از بام راه
در
گرفتي
دگر ره راه بام از سرگرفتي
و گر شب خود شب مهتاب بودي
که داند کوچسان
در
تاب بودي
نکردي بام را باران چنان تر
که کردي نرگسش
در
يک زمان تر
زبس کان ماه گرد بام و
در
گشت
همه شب مرغ و ماهي زو بسر گشت
چو گردبام ماندي پاي
در
گل
دگر ره سوي درشد دست بر دل
زماني آب زد از چشم بر
در
زماني خاک ريخت از عشق بر سر
کنيزي را بخواند و کار فرمود
بزودي بام و
در
مسمار فرمود
برفتش دايه و حالي مي آورد
تني چندش ز خوبان
در
پي آورد
چو زد صدگونه دردش دست درهم
فرو شد گلرخ سرمست
در
غم
صفحه قبل
1
...
3663
3664
3665
3666
3667
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن