نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.
خسرو نامه عطار
ز پيش خود سپه واپس فرستاد
بکار گلرخ بيکس
در
استاد
چو ره رفتند
در
بيراهه ماهي
پديد آمد يکي نخجير گاهي
برو چندان
در
آنشب خواب دريافت
که خورشيدش دران روي چومه تافت
بسي از هر سويي صحرانگه کرد
در
آن صحرا نميديد از سپه گرد
بخرسندي گرفت او راه
در
پيش
وزان انديشه مي پيچد بر خويش
چو پيدا شد ز شعر شب مه نو
بيار اميد
در
کنجي شه نو
عروسان فلک
در
پرده ناز
شدند انگشت زن و انگشتري باز
روان شه کوثري ميديد پر آب
زرشک او دل خورشيد
در
تاب
نگاهي کرد از هر سوي بسيار
نديد از کبک
در
کهسار ديار
شبي بود از سياهي همچو چاهي
که
در
وي دوده اندازد سياهي
جهانا
در
تو بويي از وفا نيست
که يک زخمت زاستادي خطانيست
در
آمد زنگي و بگرفت دستش
چو سيمي ديد همچون سنگ بستش
چو دستش بست
در
راهش روان کرد
کجا با ناتواني اين توان کرد
يکي دز گشت پيدا همچو کوهي
نشسته زنگيان بر
در
گروهي
ز دوري کان سر دز
در
هوا بود
تو گفتي دلو اين هفت آسيا بود
يکي زنگي
در
آمد پيش خسرو
گرفتش دست خسرو گشت پس رو
پري شد
در
دلم زين آدمي خوار
بفضل خويش زين ديوم نگهدار
چو دختر آفتابي ديد
در
بند
لب خسرو شرابي ديد از قند
رخي ميديد مه را رخ نهاده
شکر را آب
در
پاسخ نهاده
بزير پرده شد تا شب درآمد
جهان
در
زير نيلي چادر آمد
ولي سوداي تو
در
سر گرفته
تني اندوه تو دربر گرفته
کبابي چون دل من بر نمک زن
مرا
در
آزمايش برمحک زن
چو لب
در
لقمه خوردن بر گشادي
چو چشمه چشم دختر سر گشادي
چنان برسر کشيدش بوسه اي خوش
که
در
دختر فتاد از خوشي آتش
وليکن تا مرا جان است
در
تن
بجانت حکم و فرمانست برمن
صفحه قبل
1
...
3661
3662
3663
3664
3665
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن