نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
خسرو نامه عطار
چه گويم با تو چون مي
در
نگيرد
فغان زين دل که دل مي برنگيرد
چو با تو
در
نميگيرد چه سازم
شوم با زلف و چشمت عشقبازم
نيي تو مشک، عنبر مينمايي
ولي
در
بحر چشمم مي نيايي
اگر
در
آب چشم من نشيني
ز آب چشم، چشم من نبيني
چو رخ
در
پرده از من درکشيدي
چرا پس پرده من بر دريدي
چو تو
در
طاق داري جاي آخر
چو من طاقم بر من آي آخر
مرا
در
خط نشان تا خود چه آيد
خط اندازي مکن تا خود چه زايد
بآب چشم من يک روز بشتاب
که بس نيکو نمايد سبزه
در
آب
الااي شکر افتاده
در
تنگ
جگر خوردي مر ازاني جگر رنگ
تو شکر من ني خشکم نظر کن
بيا و دست با من
در
کمر کن
نيي تو انگبين، لعل مذابي
که
در
يک حال هم آتش هم آبي
مرا هر ساعتي صد مرگ، هجران
در
آب زندگاني کرده پنهان
چو
در
دريا ستاره مي نبينم
درين دريا چنين گمراه ازينم
چو بر ماهي تو
در
تو چاه چونست
عجب تر آنکه چاهي سر نگونست
چو گويي تو که من بيتو بزاري
بماندم
در
خم چوگان خواري
سلام من بر آن زلف مشوش
که دارد پاي همچون گل
در
آتش
سلام من بدان جزع جگرسوز
که دارد
در
کمان تير جگر دوز
سلام من بدان سي
در
خوشاب
که گه گه پسته مير يزد بعناب
سلام من بدان خط گهرپوش
که از جانش توان شد حلقه
در
گوش
چگويم بيش ازين اي همدم من
که نتوان گفت
در
نامه غم من
چو رنجير سخن
در
هم فتادست
ز يک يک حلقه درد رهم گشادست
چنين گفت آنسخن ساز سخنگوي
که بردار از صنيعت
در
سخن گوي
بعالم
در
چو روزي گشت رازم
ز حد بگذشت سوز من چه سازم
اگر صد سال
در
هجران بمانم
ببوي وصلت اي جانان بمانم
مرا تاجان بود
در
تن بمانده
مبادا هجر تو بي من بمانده
صفحه قبل
1
...
3660
3661
3662
3663
3664
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن