نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
خسرو نامه عطار
حريف چرب مغز خشک، درسر
در
آب خشک کرده آتش تر
رسن
در
پاي چنگ افتاده ناگاه
رسن با چنبر دف گشته همراه
چو خسرو شاه را
در
روم ششماه
مقام افتاد بگرفتش دل از شاه
پدر گفتش چرا از آب رفتي
چو زلف سرکشت
در
تاب رفتي
اگر هست از پدر چيزيت
در
خواست
ز تو گفتن، زمن کردن همه راست
مرا چون
در
رسالت ميفرستاد
بيامد بر سر راه و باستاد
مرا سوگند داد اول که
در
روم
مقامي نبودت جز وقت معلوم
و گر دارد ز رفتن شاه بازش
ز بيماري فتد
در
تن گدازش
ز سر مهمرد را چندان عطا داد
که
در
صد سال دريا آن کجا داد
نکو گفت آن حکيم نکته پرداز
که نيکويي کن و
در
آب انداز
لبش بوسيد و تنگ آورد
در
بر
بدو گفت اي مرا چون چشم درسر
چنان آن چست رو چالاک ميرفت
که باد از گرد او
در
خاک ميرفت
درختان بيخ کنده شاخ رفته
سپه چون مار
در
سوراخ رفته
گريزان گشته شه
در
قلعه يي دور
همه کار ولايت رفته از نور
بخوزان آمدند و تيغ
در
چنگ
بيک هفته نياسودند از جنگ
بآخر ناتوان شد شاه از ان کار
توان شد ناتوان دل
در
چنان کار
کجايي اي گل بستان جانم
بيا تا چون گلت
در
دل نشانم
بدينسان بود خسرو قرب يکماه
که تا پيکي
در
آمد ناگه از راه
ز گلرخ نامه يي آورد شه را
که هين درياب و
در
پيش آرره را
تويي
در
نطق، زيبا گوي معني
بسر ميدان برون برگوي معني
زبان گوهري داري گهر پاش
دمي
در
نامه گلرخ شکر پاش
ز عشق نامش، آتش
در
جهان زن
بزن، ره بر خيال کاروان زن
کسي عاشق بود کزپاي تافرق
چو گل
در
خون بود اول قدم غرق
فراقش
در
ميان خون نهاده
کناري خون از و بيرون نهاده
فراقت آتشي
در
جانم افگند
چنان کز جان برون نتوانم افگند
صفحه قبل
1
...
3657
3658
3659
3660
3661
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن