نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
اشتر نامه عطار
رنج بي حد مي برم
در
هر نفس
يک زمان زين رنج فريادم برس
رنج برد کوي تو رنجي خوشست
درد تو
در
کنج جان گنجي خوشست
باز ده از روي بخشش
در
من
اي تو نور چشم و روح و جان تن
باز ده آن
در
که بخشيدي نخست
تا شوم بار دگر من تندرست
هم درين بازار خواهم گشت من
تا مگر
در
باز يابم پر ثمن
هم نشان
در
مرا ديگر دهي
تا شود پيدا مرا از وي بهي
در
تو هر گه که باشد پيش من
مرهمي يابد دگر اين ريش من
خواهم آمد سوي بازار تو من
تا مگر پيدا شود
در
بي سخن
سر سوي بازار تو خواهم نهاد
گريه و فرياد
در
خواهم نهاد
چون طلب کار درآيد مشتري
در
بهاي او نهد سر بر سري
بود يک روزي دوان
در
شهر او
سوي بازار جواهر رفت او
قيمت هر جوهري چيزي دگر
بود
در
هر جوهر انگيزي دگر
از فضايل مجمعي ديگر بديد
رفت آنجا و
در
آنجا بنگريد
در
ميانه ديد پير جوهري
داشت روئي همچو ماه و مشتري
جوهري
در
دست خود بگرفته بود
راه از آن سودا همه بگرفته بود
هيچکس نخريد اين من ميخرم
هر چه آيد
در
بهايش ميدهم
گشت ديوانه عجايب بي قرار
در
ميان خلق او بگريست زار
در
جهان چيزي نداري اي ضعيف
از کجا حاصل شود دري لطيف
زير پايش چرخ گردون پست بود
در
غم جوهر نه نيست و هست بود
پاي تا سر عين رسوائي بد او
در
جنون عشق شيدائي بد او
در
جراحت ديده چندين جفا
از براي جوهري بس بي بها
جوهر من چند کس مي خواستند
روبسي
در
پيش مي آراستند
هر که دعوي کرد معني بايدش
تا
در
معني بکل بگشايدش
جوهر معني نبد بي قيمتي
تا کجا يابي تو
در
بي قيمتي
گر تو جوهر از شه جان خواستي
کار خود
در
هر دو کون آراستي
صفحه قبل
1
...
3610
3611
3612
3613
3614
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن