نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
اشتر نامه عطار
قيمت خر مهره کي چون
در
بود
چون همه بازار از وي پر بود
اندران رخنه نشسته بود او
در
ز مردم بر رخ خود بسته او
چون بکردي او شنا از پيش و پس
باز گرديدي از آن ره
در
نفس
دست را بر سر زدي از درد و خشم
خون بباريدي
در
آن چشمه و چشم
از براي
در
درين زاري منم
اندرين جا بر چنين خواري منم
تا مگر آن
در
شود روزي مرا
باز آيد بخت و پيروزي مرا
گر تو اندر چشمه
در
جوئي همي
رنج بايد برد از بيش و کمي
گر ترا از چشمه
در
حاصل شود
رنج برد تو عجب باطل شود
تا کسي ننمايدت
در
نفيس
ورنه اين کار تو ميبينم خسيس
از کسي ديگر بيابي ناگهان
تو نظر کن اندر آن
در
يک زمان
ورنه اندر چشمه هرگز
در
بود؟
يا کسي اين راز هرگز بشنود؟
خيز و اندر بحر شو اين
در
بياب
خيز اين بشنو ز من زين سر متاب
گر بسي اينجا بيابي
در
کنون
عاقبت آيد بتو صرع و جنون
آنکه او دريافت جانش زنده شد
در
ميان خلق او داننده شد
سال ها بايد که دري شب چراغ
در
صدف پيدا شود گردد چراغ
او که خود دريست از درياي جود
همچو او دري نيايد
در
وجود
اي تمامت غرقه درياي تو
در
همي جويند از سوداي تو
جوهري و جوهري
در
کان دل
بلکه هستي جوهر هر جان و دل
اي ترا بحر عنايت
در
وجود
آفرينش پيش تو کرده سجود
در
درياي صور کم قيمت است
آن ز هر کس ميتوان آورد دست
در
درياي تو هرگز کس نيافت
ديدن جان تو هرگز کس نيافت
اي تو
در
درياي عز غرقه شده
گرچه مذهب گونه گون فرقه شده
تو درين ره
در
مکنون آمدي
خرقه پوش هفت گردون آمدي
در
درون بحر او درها بسي است
ليک آن درها نه لايق هر کسي است
بر کنار بحر بسيارند خلق
هر کسي
در
غوص رفته تا بحلق
صفحه قبل
1
...
3608
3609
3610
3611
3612
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن