167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.

اشتر نامه عطار

  • شاهباز از حضرت حق آمدست
    راز اين در روح مطلق آمدست
  • عاشق آسا در طواف کعبه آي
    زنک شرک و کفر از دل برزداي
  • شاهباز جان بدست شاه ده
    بعد از آن رو در سوي درگاه نه
  • شاهباز عالم جانان توئي
    يک دو روزي در صور مهمان توئي
  • لامکان بگذاشت و آمد در مکان
    بي زمان آمد بسوي اين زمان
  • چون نباشد صورتت با نور جان
    کي بود عقلت در اسرار و عيان
  • اي گرفتار آمده در بند و دام
    هيچ از معني نديده جز که نام
  • اي گرفتار آمده در بند تن
    مي ندانستي تو قدر خويشتن
  • دام دنيا بند در پايت فکند
    هر زمان از جاي برجايت فکند
  • جهد کن تا برپري زين دامگاه
    چون ز دام آئي روي در پيش شاه
  • عاقبت در پيش شه خواهي شدن
    راز دار حضرتش خواهي بدن
  • شاه رابشناس از دام آبرون
    تا شوي در حضرت او ذوفنون
  • شاهباز جان کسي داند که او
    در دو عالم باز داند قدر او
  • شاهباز جان، تو در صورت مهل
    کو گرفتارست اندر بند گل
  • شش جهت ديده قياس عقل کل
    در صفات خود فرومانده بذل
  • اين کسي دانست کز خود در گذشت
    راه جسم و جان و دل اندر نوشت
  • اين کسي داند که او عاشق بود
    در فناي عشق کل صادق بود
  • اين کسي داند که در آتش رود
    ار بسوزد جانش کلي خوش شود
  • آدم آمد تا سر آن دامگاه
    چون کند عاشق بغيري در نگاه
  • آدم از اول فنا بد در فنا
    بيخبر زين دامگاه پر بلا
  • کل بد و آدم بصورت جزو بود
    بود در آخر باول خود نبود
  • شم و فم و سمع با او يار شد
    آدم آنگه در سلوک کار شد
  • عشق در يک لحظه صد آدم کند
    عشق رنگ آميزي عالم کند
  • عشق شهباز دو عالم آمدست
    گرچه در صورت ب آدم آمدست
  • هر که او از دست شه معني برد
    در هواي لامکان دايم پرد