نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
هيلاج نامه عطار
چهارت دشمن اينجا
در
کمين است
حقيقت جان بديشان پيش بينست
ز جان گر رهبري
در
حضرت يار
ترا آنجان جان آيد خريدار
ره تو دور و تو اندر سر راه
بمانده باز اينجا
در
بن چاه
حضور اينجا طلب
در
عين طاعت
پس آنگه بين تو از عين عنايت
دوائي جوي اينجا
در
فنا تو
که بعد از مرگ يابي آن لقا تو
در
آخر باز بين و راز بنگر
چو شمعي سوز و ميساز و بنه سر
بسوز ايهمچو شمعي
در
فنا شو
برانداز اين صور سر خدا شو
در
آخر خاک آمد چون ترا هم
سزد گر دمبدم سازي تو ماتم
در
آخر ازل خود باز دان تو
ز پيش از رفتن خود باز دان تو
در
آخر اول است و آخر اينجاست
حقيقت باطنست و ظاهر اينجاست
از آن مادي بدام خود گرفتار
که ماندي
در
سوي صورت به پندار
ز نور عشق تا
در
ظلمت تن
گرفتاري تو گوئي ما و يا من
نظر کردند اينجا صاحب راز
همه
در
خود بديد اسرارها باز
چو
در
خود ديد اينجا روي جانان
همه ديده ز خود پيدا و پنهان
چو او از آمدن اينجا خبر داشت
يکيرا ديد و يکي
در
نظر داشت
همه بود خدائي ديد وگرنه
بجز او
در
يکي و پيش و پس نه
چو اصل قطره خود
در
فنا يافت
فنا کل ديد و خود کلي فنا يافت
چو از آغاز و انجام خدائي
يکيرا ديد
در
جام خدائي
چه گويم شرح چون دور و دراز است
در
اين سرها بسي شيب و فراز است
بسي شرح است
در
هيلاج بنگر
مرو بيرون ز خود حلاج بنگر
توئي منصور گر ره برده تو
چرا چندين چنين
در
پرده تو
ترا خواهد بدن اينجا گذرگاه
حقيقت هم توئي
در
خلوت شاه
تو گر بيدار گردي يکزمان دوست
يکي يابي
در
اينجا مغز با پوست
وليکن مغز اينجا کار دارد
که او جان تو
در
تيمار دارد
بجان داني تو ره اندر بر يار
ولي
در
حضرت او نيست ديار
صفحه قبل
1
...
3550
3551
3552
3553
3554
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن