نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان انوري
در
کمين عدم گرت خصميست
دهر
در
انتقامش اکنون باد
مهر آرد گرفته
در
دندان
ديده آرد گرفته
در
منقار
دهر
در
مدحتت گشاده زبان
چرخ
در
خدمتت ببسته کمر
موقف حشر چيست بارگهت
در
او
در
صرير نايب صور
در
شبستان روزگار عزب
در
ملاقات و انبساط حذور
در
مراتب آفتابت زيردست
در
معالي آسمانت پايمال
نقش کلکت همه
در
منظوم
در
نطقت همه وحي منزل
آنکه
در
تحت همتش افلاک
وانکه
در
حبس طاعتش اجرام
در
مجلس مذاکره علمست مونسم
در
منزل محاوره فضلست رهبرم
در
نهاد از فلک نمودارم
در
علو از زمانه بيرونم
نه سؤالش
در
انتقام درشت
نه جوابش
در
احترام سقيم
خردي
در
کفايت و دانش
فلکي
در
جلالت و تعظيم
هم
در
کتف دايگان رضيع
هم
در
شکم مادران جنين
در
جنبش جيشش نهفته فتح
چون موم
در
اجزاي انگبين
در
دولت خصمش نهان زوال
چون ياس
در
ايام ياسمين
در
قلب چنان ورطه خشن
در
عين چنان فتنه سجين
سمر رسم تست
در
اقوال
شکر شکر تست
در
افواه
در
خدمتت اختياري نمانده
در
حضرتت جمع غوغا گرفته
گر خيالت نيامدي
در
خواب
کس نديديت
در
جهان همتاي
آفتابش
در
سخاوت مقتديست
واسمان را
در
کفايت مقتداست
نور
در
چشم دشمنت نارست
نوش
در
کام حاسدت نيشست
عالمي
در
حمايت کف تست
کف تو
در
حمايت خويشست
شکر شکر تو
در
افواهست
سمر رسم تو
در
اطرافست
تير
در
حضرت تو مستوفي
زهره
در
مجلس تو دفافست
چندان که مروتست
در
دادن
در
ناستدن هزار چندانست
هرچه
در
مجلس ملوک بود
همه
در
کلبه خراب منست
جهان
در
آفتاب دولت تو
وطن
در
سايه طوبي گرفته
در
راه فريد کاتب فرزانه
بگشاد شبي
در
تناسل خانه
ديوان باباطاهر
مثال کافرم
در
مومنستان
چو مؤمن
در
ميان کافرستم
ديوان بيدل دهلوي
در
شهد راحتند فقيران بوريا
آسوده اند
در
شکرستان بوريا
در
طلوع کمال (بيدل) ما
ماه
در
هاله سها گردد
جهان
در
تماشاگه عرض نازت
نگاهي
در
آئينه باليده باشد
ديوان پروين اعتصامي
در
دفتر نفس درسها خواندي
در
مکتب مردمي شدي کودن
جز باد نبيختيم
در
غربال
جز آب نکوفتيم
در
هاون
ديد
در
تله نو رنگين
گردکاني
در
آهني پيداست
شاهنامه فردوسي
بيامد
در
بار دادن ببست
به انبوه انديشگان
در
نشست
چو پوينده
در
زابلستان رسيد
سراينده
در
پيش دستان رسيد
بيامد
در
دژ گشادند باز
نديدند
در
دژ يکي رزمساز
چو کردند زنجير
در
گردنش
بفرمود بسته به
در
بردنش
يکي شارستان کرد
در
سيستان
در
آنجاي بسيار خرماستان
ببايد
در
پادشاهي سپاه
سپاهي
در
گنج دارد نگاه
گشادست بر ما
در
راستي
چه کوبيم خيره
در
کاستي
پس روميان
در
همي تاختند
در
و دشت ازيشان بپرداختند
بداد وستد
در
کند راستي
ببندد
در
کژي و کاستي
همه پاک
در
بارگاه تواند
وگر
در
جهان نيکخواه تواند
ديوان خاقاني
در
هندسه دست موسوي داشت
در
شعبده صنع ساحري ساخت
در
رزم، يلان بي نبردند
در
بزم، سران بي کلاهند
از بس که زدم
در
سحرگاه
آخر
در
آسمان شکستم
در
حجله جام آسمان رنگ
آن دختر آفتاب
در
ده
خار
در
ديده فلک شکند
خاک
در
چشمه خور اندازد
صفحه قبل
1
...
33
34
35
36
37
...
3359
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن