نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
الهي نامه عطار
مده جان
در
غم مهر سليمان
چو مردي چه کني ملک سليمان
چنان ملکي از آتش بود صافي
که قانع بود
در
زنبيل بافي
از آن
در
ملک مه را احترامست
که او را گرده اي ماهي تمامست
خم زلفش که دام عنبرين داشت
همه هندوستان
در
زير چين داشت
بلي گر زلف او
در
چين نبودي
نثارش نافه مشکين نبودي
ز عشق ثقبه لعلش ز لولو
هزاران ثقبه
در
دل مانده هر سو
در
آن ثقبه چرا و چون نگنجد
که از تنگي نفس بيرون نگنجد
که تا مأمون بداند کان پري چهر
قدم چون ميزند با شاه
در
مهر
دلش
در
مهر مأمونست يا نه
ز خط عهد بيرونست يا نه
مگر او
در
پذيرد اين اميري
کند زين پس شما را دستگيري
ز شه
در
خواستند آن قوم آنگاه
که ما را اين غلامت گر بود شاه
نگه کرد آي زمان سوي غلام او
که تا
در
عهد عشق آيد تمام او
غلام سيمبر را گفت مأمون
در
اين منصب چه ميگوئي تو اکنون
غلام آنجايگه مي بود خاموش
دلش آمد ز شوق بضره
در
جوش
که چون آيد غلام من بدانجا
خطي آرد بنام من
در
آنجا
جلاب آرند و
در
وي زهر آنگاه
بدو بدهند و بر گيرندش از راه
و گر بگذاردت کارت فتادست
که صاعي خفيه
در
بارت نهادست
چنين گفت اصمعي پير يگانه
که يک شب
در
عرب گشتم روانه
مرا گفتا گناهي کرده ام من
از آن
در
بندم و آزرده ام
بجانش
در
دل من خسته بيم است
چه گويم چون گناه او عظيم است
براهي چار صد اشتر قوي حال
همه
در
گرمگاه وزير اثقال
حدائي زار و زنگي خوش آواز
بره
در
اشتران را داد پرواز
چو
در
سختي چنان راهي سپردند
بهم هر چار صد آنجا بمردند
ز حيواني کمي
در
درد اين راه
چگونه گيرمت من مرد اين راه
چو حيواني به پندار يک آواز
شود
در
زير بار عشق جان باز
صفحه قبل
1
...
3489
3490
3491
3492
3493
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن