نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
اسرار نامه عطار
اگر صوفي ببيند زله تو
نشيند بي شکي
در
پله تو
همي پر کن که گر
در
تو دلي هست
زتو پهلو تهي کردست پيوست
شکم چون پر شد و
در
ناز افتاد
قوي باري زپشتت باز افتاد
اگر درچاه ماني هم چو روباه
بدرد گرگ نفست
در
بن چاه
نشست آن گرگ
در
دلو روان زود
روان شد دلو چون تير از کمان زود
همي چندان که مي شد دلو
در
چاه
به بالا مي بر آمد نيز روباه
ميان راه چون
در
هم رسيدند
بره هم روي يک ديگر بديدند
همي تا گرگ را
در
چه خبر بود
نگه مي کرد روبه بر زبر بود
چو
در
چاه اوفتاد آن گرگ بد خوي
رهايي يافت روباه سخن گوي
اگر با استخوان کيبويي تو
مباش ايمن سگي
در
پهلويي تو
مگر آن گربه
در
برياني آويخت
ربود از سفره برياني و بگريخت
عزيزي آن بديد از دور ناگاه
که مي زد گربه را آن مرد
در
راه
حکايت کرد ما را نيک خواهي
که
در
راه بيابان بود چاهي
از آن چه آب مي جستم که ناگاه
فتاد انگشتري از دست
در
چاه
همه
در
دلو کن تا بر کشم من
بود کانگشتري بر سر، کشم من
دو نيمه گشت و کرمي از ميانش
برآمد سبز برگي
در
دهانش
زني بد پارسا، شويش سفر کرد
نه شويي و نه برگي داشت
در
خورد
جوابم داد آن پير سخن ساز
که من وايست را
در
چون کنم باز
که گر گردد
در
بايست بازم
نيايد تا ابد ديگر فرازم
فرو بستم من اين
در
را به صد سال
کنون چون برگشايم آخر سال
بهر چيزي که گرد آورد صد بار
بيک ره
در
ميان گردد گرفتار
تو بو تيمار با آبي
در
آتش
بخور تو اينچ داري اين زمان خوش
سخاوت کن که سرهاي بخيلان
نمي زيبد مگر
در
پاي پيلان
بخيلان را ز بخل خويش پيوست
نه دنيا و نه دين
در
هم زند دست
ز من آزادمردي کرد
در
خواست
که او را کرد بايد شربتي راست
صفحه قبل
1
...
3442
3443
3444
3445
3446
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن