نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
منطق الطير عطار
رفت آن شه زاده يوسف جمال
تا نشيند با گدايي
در
وصال
آن گدا را
در
هلاک افتاده ديد
سرنگون بر روي خاک افتاده ديد
چون چنان ديد آن به خون افتاده را
آب
در
چشم آمد آن شه زاده را
هرک او
در
عشق صادق آمدست
بر سرش معشوق عاشق آمدست
چون گدا برداشت روي از خاک راه
در
برابر ديد روي پادشاه
سالکان دانند
در
ميدان درد
تا فناي عشق با مردان چه کرد
چند انديشي چو من بي خويش شو
يک نفس
در
خويش پيش انديش شو
تا دمي آخر به درويشي رسي
در
کمال ذوق بي خويشي رسي
گم شدم
در
خويشتن يک بارگي
چاره من نيست جز بيچارگي
هرچ گاهي بردم و گه باختم
جمله
در
آب سياه انداختم
قطره بودم، گم شدم
در
بحر راز
مي نيابم اين زمان آن قطره باز
گرچه گم گشتن نه کار هر کسيست
در
فنا گم گشتم و چون من بسيست
کيست
در
عالم ز ماهي تا به ماه
کو نخواهد گشت گم اين جايگاه
چون کني اين هفت دريا باز پس
ماهيي جذبت کند
در
يک نفس
زين سخن مرغان وادي سر به سر
سرنگون گشتند
در
خون جگر
زين سخن شد جان ايشان بي قرار
هم
در
آن منزل بسي مردند زار
باز بعضي بر سر کوه بلند
تشنه جان دادند
در
گرم و گزند
باز بعضي را پلنگ و شير راه
کرد
در
يک دم به رسوايي تباه
باز بعضي
در
تماشاي طرب
تن فرو دادند فارغ از طلب
برق استغنا همي افروختي
صد جهان
در
يک زمان مي سوختي
ديد سي مرغ خرف را مانده باز
بال و پرنه، جان شده،
در
تن گداز
پاي تا سر
در
تحير مانده
نه تهي شان مانده نه پر مانده
گفت هان اي قوم از شهر که ايد
در
چنين منزل گه از بهر چه ايد
يا شما را کس چه گويد
در
جهان
با چه کارآيند مشتي ناتوان
کي پسندد رنج ما آن پادشاه
آخر از لطفي کند
در
ما نگاه
صفحه قبل
1
...
3410
3411
3412
3413
3414
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن