نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
منطق الطير عطار
عاقبت مجنون چو زير پوست شد
در
رمه پنهان به کوي دوست شد
برده ام
در
پوست بوي دوست من
کي ستانم جامه اي جز پوست من
گشت عاشق بر اياز آن مفلسي
اين سخن شد فاش
در
هر مجلسي
روزديگر چون به ميدان شد غلام
مي دويد آن رند
در
عشقي تمام
عشق و افلاس است
در
هم سايگي
هست اين سرمايه سرمايگي
ساز وصل است اينچ تو داري و بس
صبر کن
در
درد هجران يک نفس
قدر من او داند و من آن او
هر دو يک گوييم
در
چوگان او
هر دو
در
سرگشتگي افتاده ايم
بي سرو بي تن به جان استاده ايم
من اگر چه زخم دارم بيش ازو
درپيم بي او و من
در
پيش ازو
گوي گه گه
در
حضور افتاده است
وين گدا پيوسته دور افتاده است
ليک اگر
در
عشق گردم جان فشان
جان فشاندن هست مفلس را نشان
در
تو اي محمود کو معني عشق
جان فشان، ورنه مکن دعوي عشق
چون چنان بي پا و سرگردي مدام
کانچ داري جمله
در
بازي تمام
در
نظاره مي گذشت آن بي خبر
بر قلندر راه افتادش مگر
جمله کم زن مهره دزد پاک بر
در
پليدي هريک از هم پاک تر
مال و ملک و سيم و زر بودش بسي
برد ازو
در
يک ندب حالي کسي
سيم و زر شد، آمد آشفتن ترا
شوم بود اين
در
عجم رفتن ترا
گر تو بپذيري به جان اسرار عشق
جان فشانان سرکني
در
کار عشق
مرد عاشق را خبر دادند از آن
کاردي
در
دست مي آمد دوان
گفت چون بر دست من شد کشته يار
در
قصاص او کشندم زار زار
گفت من چون گويم آخر ترک جان
چونک عزرائيل باشد
در
ميان
باز جان و تن ز نقصان و کمال
هست دايم
در
ترقي و زوال
هر يکي بينا شود بر قدر خويش
بازيابد
در
حقيقت صدر خويش
خويش را
در
بحر عرفان غرق کن
ورنه باري خاک ره بر فرق کن
بود مردي سنگ شد
در
کوه چين
اشک مي بارد ز چشمش بر زمين
صفحه قبل
1
...
3403
3404
3405
3406
3407
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن