نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
منطق الطير عطار
گه گرفتي اشک
در
خاکستر او
گاه خاکستر بکردي بر سر او
گفت چنداني که از بالا و پست
ديده ور مي بنگرد
در
هرچ هست
درد بايد
در
ره او انتظار
تا درين هر دو برآيد روزگار
در
طلب صبري ببايد مرد را
صبر خود کي باشد اهل درد را
هچو آن طفلي که باشد
در
شکم
هم چنان با خود نشين با خود به هم
خون خورو
در
صبر بنشين مردوار
تا برآيد کار تو از دست کار
شيخ مهنه بود
در
قبضي عظيم
شد به صحرا ديده پر خون، دل دو نيم
از دروني چون طلب بيرون رود
گر همه گردون بود
در
خون رود
گر به دست آيد ترا گنجي گهر
در
طلب بايد که باشي گرم تر
هرک او
در
ره بچيزي بازماند
شد بتش آن چيز کو بت بازماند
در
ميان کوه خاک او فکند
پس براند آنگاه چون بادي سمند
چون ازين
در
دولتم شد آشکار
تا که جان دارم مرا اينست کار
بسته جز دو چشم تو پيوسته نيست
تو طلب کن زانک اين
در
بسته نيست
بي خودي مي گفت
در
پيش خداي
کاي خدا آخر دري بر من گشاي
رابعه آنجا مگر بنشسته بود
گفت اي غافل کي اين
در
بسته بود
عاقبت انديش نبود يک زمان
در
کشد خوش خوش بر آتش صد جهان
مي طپد پيوسته
در
سوز و گداز
تا بجاي خود رسد ناگاه باز
ماهي از دريا چو بر صحرا فتد
مي طپد تا بوک
در
دريا فتد
عشق اينجا آتشست و عقل دود
عشق کامد
در
گريزد عقل زود
عقل
در
سوداي عشق استاد نيست
عشق کار عقل مادر زاد نيست
زنده دل بايد درين ره صد هزار
تا کند
در
هرنفس صد جان نثار
اهل ليلي نيز مجنون را دمي
در
قبيله ره ندادندي همي
داشت چوپاني
در
آن صحرا نشست
پوستي بستد ازو مجنون مست
سوي ليلي ران رمه، من
در
ميان
تا بيابم بوي ليلي يک زمان
گر ترا يک دم چنين درديستي
در
بن هر موي تو مرديستي
صفحه قبل
1
...
3402
3403
3404
3405
3406
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن