نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
منطق الطير عطار
مرد حالي کرد دست خود بلند
سخت چوبي زد که
در
خاکش فکند
گر بود
در
ماتمي صد نوحه گر
آه صاحب درد آيد کارگر
گر بود
در
حلقه اي صد غم زده
حلقه را باشد نگين ماتم زده
تا نگردي مرد صاحب درد تو
در
صف مردان نباشي مرد تو
گر ترا درديستي بيداريي
روز و شب
در
کار نه بي کاريي
زانک ما را
در
بهشت پر کمال
روي بنمود آفتاب آن جمال
در
فروغ آن جمال جان فشان
خلد را نه نام باشد نه نشان
چون بگويند اهل جنت حال خويش
اهل دوزخ
در
جواب آيند پيش
هرک را شد
در
رهش حسرت پديد
کم تواند کرد از غيرت پديد
حسرت و آه و جراحت بايدت
در
جراحت ذوق و راحت بايدت
از نبي
در
خواست مردي پر نياز
تا گزارد بر مصلايي نماز
خواجه دستوري نداد او را
در
آن
گفت ريگ و خاک گرمست اين زمان
داغ دل آور که
در
ميدان درد
اهل دل از داغ بشناسند مرد
گفت ما را هفت وادي
در
ره است
چون گذشتي هفت وادي، درگه است
وا نيامد
در
جهان زين راه کس
نيست از فرسنگ آن آگاه کس
صد بلا
در
هر نفس اينجا بود
طوطي گردون، مگس اينجا بود
چون شود آن نور بر دل آشکار
در
دل تو يک طلب گردد هزار
چون شود
در
راه او آتش پديد
ور شود صد وادي ناخوش پديد
چون درش بگشاد، چه کفر و چه دين
زانک نبود زان سوي
در
آن و اين
گفت چون حق مي دميد اين جان پاک
در
تن آدم که آبي بود و خاک
چون نبود ابليس را سر بر زمين
سر بديد او زانکه بود او
در
کمين
حق تعالي گفتش اي جاسوس راه
تو به سر
در
ديدني اين جايگاه
گنج چون ديدي که بنهادم نهان
بکشمت تا برنگويي
در
جهان
گر نمي يابي تو او را روز و شب
نيست او گم، هست نقصان
در
طلب
در
ميان زنار حيرت بسته بود
بر سر خاکستري بنشسته بود
صفحه قبل
1
...
3401
3402
3403
3404
3405
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن