نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
منطق الطير عطار
شد خيال روي او ره زن مرا
و آتشي زد
در
همه خرمن مرا
کفر من و ايمان من از عشق اوست
آتشي
در
جان من از عشق اوست
من چو بي طاقت شدم
در
کار او
يک نفس نشکيبم از ديدار او
خاک را هم غرقه
در
خون چون کنم
حال من اينست اکنون چون کنم
گفت اي دربند صورت مانده اي
پاي تا سر
در
کدورت مانده اي
چند گردي گرد صورت عيب جوي
حسن
در
غيبست، حسن از غيب جوي
زودش آن صورت شود بيرون ز دست
و او از آن حيرت کند
در
خون نشست
مرد مي شد
در
ميان ره مدام
خاک بر سر مي فشاندي بردوام
تا بداني کز که دورافتاده اي
در
جدايي بس صبور افتاده اي
حق ترا پرورده
در
صد عز و ناز
تو ز ناداني به غيري مانده باز
خسروي مي رفت
در
دشت شکار
گفت اي سگبان سگ تازي بيار
رشته را بگسست و گفتش اين زمان
سر دهيد اين بي ادب را
در
جهان
اي
در
اول آشنايي يافته
و آخر از غفلت جدايي يافته
پاي
در
عشق حقيقي نه تمام
نوش کن با اژدها مردانه جام
عاشقانش گر يکي و گر صداند
در
ره او تشنه خون خوداند
تا نباشم زرد
در
چشم کسي
سرخ رويي باشدم اينجا بسي
هرکه را من زرد آيم
در
نظر
ظن برد کاينجا بترسيدم مگر
هر که را با اژدهاي هفت سر
در
تموز افتاده دايم خورد و خور
مقتداي دين، جنيد، آن بحر ژرف
يک شبي مي گفت
در
بغداد حرف
گفت آن ديگي که امشب بس عظيم
برنهادم من
در
اسرار قديم
در
چنان ديگي گرم بايد چنين
هم بود زين بيش و کم نايد ازين
اين چنين کز مرگ مي ترسد دلم
جان برآيد
در
نخستين منزلم
اي دريغا کز جهاني دست و تيغ
جز دريغي نيست
در
دست، اي دريغ
گر تو عمري
در
جهان فرمان دهي
هم بسوزي هم بزاري جان دهي
سخت منقاري عجب دارد دراز
همچوني
در
وي بسي سوراخ باز
صفحه قبل
1
...
3393
3394
3395
3396
3397
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن