نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان عطار
غم معشوق که شادي دل است
در
ره عشق چو عطار کشي
چون خط شبرنگ بر گلگون کشي
حلقه
در
گوش مه گردون کشي
گر ببيني روي خود
در
خط شده
سرکشي و هر زمان افزون کشي
گفته بودي
در
خط خويشت کشم
تا لباس سرکشي بيرون کشي
ليک زلفت از درازي بر زمين است
خون شود جانم اگر
در
خون کشي
همچو شمعي سر نهادم
در
ميان
بر سرم تيغ از ميان چندي کشي
گرد مه خط معنبر مي کشي
سر کشانت را به خط
در
مي کشي
دردي
در
ده که توبه بشکستم
تا کي ز نفاق و زرق و خناقي
کس مي نرسد به آستان تو
زيرا که تو
در
خودي خود طاقي
در
آرزوي رويت اي آرزوي جانم
دل نوحه کنان تا چند، جان نعره زنان تا کي
صد بلعجبي داني کابليس نداند آن
ما را چو زبون بيني
در
کار کني حالي
چون صبح صبا زان رو
در
خاک کفت مالد
کز بوي سر زلفش عطار کني حالي
در
عشق دلي و نيم جاني
بر داده به باد لاابالي
ما بي خوابيم و چون بود خواب
در
حضرت قرب ذوالجلالي
زلف همچون شست او مي کرد صيد
هر کجا
در
شهر جاني و دلي
منزل عشقش دل پاک است و بس
نيست عشقش
در
خور هر منزلي
کفر و دين درباختم
در
بيخودي
چيستي گر بيخود از دلدارمي
کاشکي گر
در
خور مصحف نيم
يک نفس اندر خور زنارمي
چون نمي بينم جمال روي دوست
زين مصيبت روي
در
ديوارمي
گر نبودي راه از من
در
حجاب
من درين ره رهبر عطارمي
در
چار ميخ دنيا مضطر بمانده ام من
گر وارهاني از خود دانم که مي تواني
هزاران جان سزد
در
هر زماني
نثار روي چون تو دلستاني
اگر صد بار خواهم کوفت اين
در
نخواهد گفت کس کامد فلاني
نشان کي ماند از عطار
در
عشق
چو مي جويد نشان از بي نشاني
نيست
در
چار حد جمع جهان
بي سر زلف او پريشاني
صفحه قبل
1
...
3358
3359
3360
3361
3362
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن