نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان عطار
همچو عطار
در
محيط وجود
به عنايت به شست آمده ايم
ما مي از کاس سعادت خورده ايم
در
ازل چندين صبوحي کرده ايم
عار از آن داريم ازين عالم که ما
در
کنار قدسيان پرورده ايم
از برون پرده ما را کس نديد
زانکه ما
در
اندرون پرده ايم
دست
در
عشقت ز جان افشانده ايم
و آستيني بر جهان افشانده ايم
اي بسا خونا که
در
سوداي تو
از دو چشم خون فشان افشانده ايم
وي بسا آتش که از دل
در
غمت
از زمين تا آسمان افشانده ايم
ما ز عشقت آتشين دل مانده ايم
دست بر سر پاي
در
گل مانده ايم
چون ز عشقت هيچ مشکل حل نشد
دايما
در
کار مشکل مانده ايم
رشته چو يکتاست
در
اصلي که هست
پس ز براي چه دوتا مانده ايم
در
خم چوگان سر زلف تو
گوي صفت بي سر و پا مانده ايم
تا
در
رسد اين مي تو اي عطار
حالي ز بي مي ملاحي ايم
سالها بر مرکب فکرت مدام
در
ره سوداي تو مي باختيم
خود تو
در
دل بودي و ما از غرور
يک نفس با تو نمي پرداختيم
چون ز جانان آتشي
در
جان فتاد
جان خود چون عود مجمر سوختيم
چون نيامد بر سر غربيل هيچ
پاي
در
گل خاک بر سر ريختيم
گرچه ما زيرک ترين مرغي بديم
ليک
در
دامش به حلق آويختيم
در
جهان جان حقيقت بين شديم
وز جهان تن قدم برداشتيم
در
خرابي همچو عطار از کمال
گنج راحت بي الم برداشتيم
تا هست شديم
در
بقاي تو
از هستي خويشتن فنا گشتيم
زانگه که به عشق اقتدا کرديم
در
عالم عشق مقتدا گشتيم
چون محرم عشق تو نيفتاديم
در
زير زمين چو توتيا گشتيم
ما ترک مقامات و کرامات گرفتيم
در
دير مغان راه خرابات گرفتيم
دعوي دو کون از دل خود دور فکنديم
پس
در
ره جانان پي اسرار گرفتيم
اي بس که چو پروانه پر سوخته از شمع
در
کوي رجا دامن پندار گرفتيم
صفحه قبل
1
...
3341
3342
3343
3344
3345
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن