167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.

کليله و دمنه

  • ... و موهبت محبت تو در چنين غربتي ارزاني داشت مرا از چنگال قراق که ...
  • ... :راست مي گويي. من در اين انديشه افتاده ام که روز اولست که تو اين ...
  • ... بموئونت محتاج گردي و در نيکو داشت من تنوق لازم شمري. دل فارغ ...
  • ... مشاهده افتادي، و من در آن هدايت و دلالت سرخ روي گشتمي. ...
  • ... که قدم بي بصيرت در راه نهاد تا دست بخون ناحق بيالود و بيچاره ...
  • ... حکما صيقلي کند ، و در همه ابواب بتثبيت و تاني و تدبر گرايد ، و ...
  • ... مزاج دارد و دل در بقاي آن نتوان بست و بسيار دوستي است که بکمال ...
  • ... مکر دهر و زهر چرخ در پريشان گردانيدن آن ايمن شود. و اما عاقبت ...
  • و هرکه در اين معاني وجه کار پيش چشم داشت و طريق مصلحت بوقت بديد ...
  • ... بسته ديد شاد گشت. در اين ميان از پس نگريست راسويي از جهت او ...
  • ... امروز شريک تؤم در بلا ، و خلاص خويش دران مي پندارم که بر خلاص ...
  • ... خواهي که کعبتين کژ در ميان آري هم بران اطلاع افتد و معايب آن بر ...
  • ... توان گفت او را در عواقب کارها نظري است ؟ و من تمامي بندهاي تو ...
  • ... درخت رفت ، و موش در سوراخ خزيد، و صياد پاي دام گسسته و نوميد و ...
  • ... «قداستکرمت فارتبط » در اين فرصت نفيس ذخيرتي بدست آوردي و براي ...
  • ... نه ايستم و هر چه در امکان آيد مبذول دارم. سوگندان ياد کرد و ...
  • ... خويش گردانند و در تقديم مهمات اين اشارت را امام سازند فواتح و ...
  • ... شايد نمود و آن را در ضمير جاي بايد داد يا نه؟ ...
  • ... حقيقت است ، اما در مذهب خرد قبول عذر ارباب حقد محظور است و طلب ...
  • ... برشمرده مي آيد در خاطر خود اثري نمي يابم ، و هميشه جانب عفو من ...
  • ... انتفاع نباشد و در وجه انفاق ننشيند، و نابکارتر زنان اوست که با ...
  • ... خواهيد اين سخن در گوش گذاريد و از براي طعمه خويش که حلاوت آن تا ...
  • ... که چون کاري بجبر در گردن کسي کرده شود او را ضبط آن ميسر نگردد و ...
  • ... پادشاه محتشمي و در خدمت تو وحوش و سباع بسيارند ، که هم قوت و ...
  • ... و مکرم نگردد که در معرض حسد و عداوت افتد. ...
  • ... ايستاد فطير خويش در بستند. ...
  • ... دارد ، لکن بايد که در مجال حلم و بسطت علم او همه چيز گنجان باشد ...
  • ... مزيت و رجحان من در اخلاص و مناصحت بر کافه حشم و خدم ظاهرتر گردد ...
  • ... آن عاجز مي آيد. در جمله خرد و بزرگ آن را که رسانند تاويل بايد ...
  • ... مادر و شفقت او در تلافي اين حادثه بديد شکرو عذر بسيار وي را ...
  • ... هر ساعت ريبتي نو در ميان آرند. ...
  • ... ساعي فتنه انگيز را در گوش جاي داد و بزرق و شعوذه نمام التفات ...
  • ... را مداهنت کنند و در تخريب ولايت و ناحيت کوشند و بعشوه جهاني را ...
  • ... چنين تهمتها را در حق مجال تواند بود ؛ اگر چيزي رسانند آن را ...
  • ... شنودم مثل ملوک در آنچه ميان ايشان و خدم تازه گردد از خلاف و ...
  • ... و شعوذه خود را در لباس نيکوکاري جلوه دهد چنانکه مردمان بر وي ...
  • ... بآسمان رسانيد. و در همسايگي او شگالي پير بود ، چون آواز او ...
  • ... ايشان را سوز مفارقت در قلق و جزع نياورد؟ اگر آن روز عاقبت آن ...
  • ... رفت. خراميدن او در چشم او خوش آمد و از تناسب حرکات و چستي اطراف ...
  • ... اوست که خويشتن در کاري اندازد که ملايم پيشه و موافق نسب او ...
  • ... گردند و ارباب حرفت در معرض اصحاب صناعت آيند و اصحاب صناعت کار ...
  • ... توانند بود و بشجاعت در عمرها وقتي کار افتد ، اما بحلم خرد و ...
  • ... را آن اثر نيست در مردم که هم نشين را. ...
  • ... نفرت دهد ؛ و اگر در آن هر دو قصوري باشد برفق، همه جهان را شاکر ...
  • ... اثر خوف و هراس در ناصيه او مشاهده کردند گفتند: سهمناک خوابي است ...
  • ... يک ديگر گفتند: در اين عهد نزديک دوازده هزار کس از ما بکشته است ...
  • ... شرايط بندگي آنست که در همه معاني مشارکت طلبيده شود، و ميان غم و ...
  • ... گردد عزيمت مردان در ملازمت سيرت ثبات و محافظت سنت صبر تقديم ...
  • و تو نيز در تفحص الحاح منماي که رنجور گردي اگر بشنوي. آن ملاعين ...
  • ... ندارند ، و اگر چه در علم خوضي پيوسته اند بدان دالت هرگز سزاوار ...