167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

کليله و دمنه

  • با آنچه گويند در هر زياني زيرکيي است لکن از وجه قياس آن موافق تر ...
  • ... بر خويشتن نپسندد در حق ديگران روا ندارد ، که لاشک هرکرداري را ...
  • ... کسي نباشد که مشت در تاريکي اندازد و سنگ از پس ديوار ، وانگاه ...
  • ... مبتلا گشته ، اگر در معالجت ايشان براي حسبت سعي پيوسته آيد و صحت ...
  • چون براين سياقت در مخاصمت نفس مبالغت نمودم براه راست باز آمد و ...
  • ... بترک حسد بگويد تا در دلها محبوب گردد ، وسخاوت را با خود آشنا ...
  • ... ديده آيد بي شک در اثناي آن دل بگشايد اما پس از بيداري حاصل جز ...
  • ... ، چه مشقت طاعت در جنب نجات آخرت وزني نيارد ، و چون از لذات دنيا ...
  • ... گويند که صد سال در عذاب دايم روزگار بايد گذاشت چنانکه روزي ده ...
  • ... و منقبض که گويي در صره اي بستستي نفس بحيلت مي زند زبر او گرمي و ...
  • ... مرشح توانيم بود و در طلب آن قدم توانيم گزارد فاقع کما اقعي ابوک ...
  • ... :من مي خواهم که در اين فرصت خويشتن را بر شير عرضه کنم، که تردد و ...
  • ... نزديکان خود فرمايد که در خدمت او منازل موروث دارند و بوسايل ...
  • ... مروت خويش پيدا آيد در ميان قوم ، چنانکه فروغ آتش اگرچه فروزنده ...
  • ... قدر منفعت بايد که در صلاح ملک از هريک بيند ، چه اگر بي هنران ...
  • ... پوشانيده دارد ، در ان ميان شنزبه بانگي بکرد بلند و آواز او چنان ...
  • در امضاي اين راي مصيب نبودم ، چه هر که بر درگاه ملوک بي جرمي جفا ...
  • ... نزديک گردانيد و در اعزاز و ملاطفت اطناب و مبالغت نمود ، و روي ...
  • ... مقصور گردانيدم و در نصيب خويش غافل بودم ، و اين گاو را بخدمت ...
  • ... از ان کنيزکان که در جمال رشک عروسان خلد بود، ماهتاب از بناگوش ...
  • ... آفريدگار عز اسمه بيني در مقابله جور و تهور خويش ،که چون برايت ...
  • در حال باعتذار مشغول گشت و بگناه اعتراف نمود و از قوم بلطف هرچه ...
  • ... اهمال و تقصير را در مذهب حميت رخصت نبينم و اگر غفلتي روا دارم ...
  • ... فرو نگذارد خاصه در کاري که نفع آن بدو بازگردد ...
  • ... بازنگردد وجهي دارد و در احکام خرد تاويلي يافته شود ، و اگر بي ...
  • ... مکيدت او بدانست و در هر يک خللي تمام و ضعفي شايع ديدم ...
  • ... مهتري مشاهدت کند در حال اطراف کار خود فراهم گيرد ، و دامن از ...
  • ... کرده ست و خلاف او در دلها شيرين گردانيده ...
  • ... شود خبث عقيدت او در طلعت کژ و صورت نازيباش مشاهدت افتد ، که ...
  • ... مخالطت گزيند و در حسرت وندامت نيفتد ؟ و صحبت سلطان اختيار کند و ...
  • ... بکفاف قانع نباشد و در طلب فضول ايستد چون مگس است که بمرغزارهاي ...
  • ... پشت شوند و دست در دست دهند و يک رويه قصد کسي کنند زود ظفر يابند ...
  • ... بران گذشت روزي شير در طلب شکاري مي گشت پيلي مست با او دوچهار شد ...
  • ... مال و توقي نفس در جهاد گذارد ...
  • ... هرکجا رويم اگر چه در خصب و نعمت باشيم بي ديدار تو ازان تمتع و ...
  • ... :خدمتگار سلطان در خوف و حيرت همچون هم خانه مار و هم خوابه شير ...
  • ... و ، ظهور عجز تو در دعوي که برفق اين کار بپردازي و بدين جاي ...
  • ... ، معلوم بود لکن در اظهار آن با تو تاملي کردم و منتطر مي بودم که ...
  • ... شرايط تعريک و تعزيز در باب وي تقديم افتاده ، پدر را ، مرده ، بر ...
  • ... اتباع من بود ، در ديده دشمنان خار و بر روي دوستان خال ...
  • ... معذور ندارد ، و در تخلص تو ازان معونت و مظاهرت روانبيند ، و همه ...
  • ... سخني نگويد و مرا در رازي محرم نشمرد ...
  • ... قوت گرفت و هريک در بدکرداري و ناهمواري آن را دستور معتمد و ...
  • آورده اند که در شهر کشمير بازرگاني بود حمير نام و زني ماه پيکر ...
  • ... تا ملک بداند که در کار من تعجيل نشايد کرد و بحقيقت ببايد شناخت ...
  • ... و اشارت عالمان در آنچه ساعي پيش از اجل ميرد با تو بگفته ام ، و ...
  • ... کرد و نصايح ترا در دل من بي قدر گردانيد ، چنانکه بيمار مولع ...
  • ... نمي دانم ، چون در اين مقام افتادي بهتر آنکه بگناه اعتراف نمايي ...
  • ... کرد ، پس جهانيان در همه معاني از حجت فارغ آمدند ، و بيش هيچ کس ...
  • ... انگيزد که راي ملک در تدارک آن عاجز آيد ،و شمشير او از تلافي آن ...