نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان عطار
هزارن قرن گامي مي توان رفت
چه راه راست اين که
در
پيش من آمد
شود اينجا کم از طفل دو روزه
اگر صد رستم
در
جوشن آمد
نهان بايد که داري سر اين راه
که خصمت با تو
در
پيراهن آمد
چون صد گرهم فتاد
در
کار
زلفت به گره گشايي آمد
با زنگي خال تو که بر ماه
در
جلوه خودنمايي آمد
در
حلقه زلفت آن دم افتاد
کز چشم تواش رهايي آمد
يکتايي ماه شق شد از رشک
تا سرو تو
در
دوتايي آمد
بنشين و دگر مرو اگرچه
در
کار تو صد روايي آمد
در
صومعه ها نيم شبان ذکر تو مي رفت
وز لات و عزي نعره اقرار برآمد
گفتم که کنم توبه
در
عشق ببندم
تا چشم زدم عشق ز ديوار برآمد
آراسته حسن تو به بازار فروشد
در
حال هياهوي ز بازار برآمد
يوسف ز مي وصل تو
در
چاه فروشد
منصور ز شوقت به سر دار برآمد
يک موي حجاب
در
ميان بود
چون موي تنم از آن برآمد
در
وصف تو شد فريد خيره
وز دانش و از بيان برآمد
ما سايه و تو خورشيد آري شگفت نبود
خورشيد سايه اي را گر
در
نظر نيامد
بسي دستان بکردم ليک
در
دست
سر زلفش به دستانم نيامد
رهنمايان راه بين شب و روز
در
تماشاي احترام تو اند
زاد ره و ذخيره اين وادي مهيب
در
طشت سر بريده چو يحيي نهاده اند
فارغند از خانقاه و صومعه
روز و شب
در
گوشه ميخانه اند
در
ازل بودند با روحانيان
تا ابد با قدسيان هم خانه اند
راه جسم و جان به يک تک مي برند
در
طريقت اين چنين مردانه اند
گنج هاي مخفي اند اين طايفه
لاجرم
در
گلخن و ويرانه اند
هر دو عالم پيش شان افسانه اي است
در
دو عالم زين قبل افسانه اند
هر دوعالم يک صدف دان وين گروه
در
ميان آن صدف دردانه اند
در
جهان جان چو عطارند فرد
بي نياز از خانه و کاشانه اند
صفحه قبل
1
...
3312
3313
3314
3315
3316
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن