167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.

تذکرة الاوليا عطار

  • ... «حق -تعالي - را در دنيا بهشتي است و دوزخي: بهشت عافيت است و دوزخ ...
  • گفت: «از قرن کسي در ميان شما هست؟». گفتند: «بلي ». قومي را پيش ...
  • ... «الهي اين مرقع در نپوشم تا همه امت محمد را به من بخشي. پيغمبرت ...
  • ... شما نبودي، مرقع در نپوشيدمي تا همه امت محمد را به من بخشيدي ». ...
  • ... هژده هزار عالم در تحت آن گليم - فاروق دل از خود و خلافت برگرفت. ...
  • ... برگيرد. خريد و فروخت در ميان چه کار دارد؟». ...
  • ... الصلوة والسلام - در پيرزنان مي زد که «محمد را به دعا ياد مي ...
  • ... . او جواب داد و در من نگريست. ...
  • ... گفت: «من او را در نيافتم، اما اخبار او از ديگران شنيدم. و ...
  • ... داشتم. اندک خواب در چشمش آمد. ...
  • در حال با حق - تعالي - مناجات کرد. گفت: «بار خدايا! به تو پناه ...
  • ... نان بگيرم، نان در دست خود ديدم و گوسفند ناپديد شد». ...
  • ... خانه يي ساختيم، بر در سراي خويش. ...
  • ... که ايشان را نبوت در حجر خود پرورش دهد، بي واسطه غيري، چنان که ...
  • ... مشغول شدي، حسن در گريه آمدي. ...
  • ... الله عنها - پستان در دهان او نهادي، تا او مي مزيدي. قطره يي چند ...
  • ... سلمه شد، و حسن را در کنار او نهادند. پيغمبر عليه لصلوة و السلام ...
  • نقل است که چون او در وجود آمد، پيش عمربن خطاب - رضي الله عنه - ...
  • ... پس قيصر و وزير در خيمه شدند و بيرون آمدند و برفتند. ...
  • ... پدر با همه جلالت در پيش او عاجزست. سلام بر تو باد، تا سال ديگر» ...
  • در هفته يکبار مجلس گفتي. و هربار که بر منبر شدي و رابعه حاضر ...
  • ... بدين انبوهي که در مجلس تو حاضر مي شوند، دانيم که شاد شوي ». گفت ...
  • ... خفته است که سخن تو در وي اثر نمي کند. چه کنيم؟». گفت: «کاشکي ...
  • ... اين از آن گفت که در وقت نزع گفته بود که: (خداوندا!) بدين تنگ ...
  • ... نشسته بودي، گفتي در پيش جلاد نشسته است. و هرگز کس لب او خندان ...
  • نقل است که در عهد حسن مردي را اسبي به زيان آمد، و او فروماند. ...
  • ... خداي، که همه عمر در ميان آتش و دود بسر برده اي. اسلام آر، تا ...
  • اين بگفت. و دست در آتش نهاد و مي داشت که يک ذره از وجود او متغير ...
  • ... کردند. و آن خط در دست (او نهادند و) او را دفن کردند. ...
  • حسن در پاي او افتاد و عذر خواست و دانست که آن گماشته حق است. پس ...
  • ... «معرفت آن است که در خود ذره يي خصومت نيابي.» ...
  • ... «اگر بدانمي که در من نفاق نيست، از هرچه روي زمين (است)، دوست تر ...
  • ... از نفس تو نيست در دنيا». ...
  • ... «هر نمازي که دل در او حاضر نبود، به عقوبت نزديک بود». ...
  • ... باشد حال قومي که در دريا باشند و کشتي بشکند و هر يکي بر تخته يي ...
  • بزرگي در شب وفات کرد او را به خواب ديد که درهاي آسمان گشاده بودي ...
  • ... پيش او آمدند و در نماز بود. صبر کردند تا فارغ شد. پس گفتند: «ما ...
  • ... ايشان برهم بندند و در آتش برند، آنکه بسوزد، باطل بود. ...
  • ... «هفتاد سال قدم در ايمان نهادم، تا با دهريي برابر گردم؟». ...
  • ... جواني مفسد بود در همسايگي مالک. و مالک پيوسته از او مي رنجيد و ...
  • ... او را ادب کنم. در راه. آوازي شنيدم که: دست از دوست ما باز دار. ...
  • ... ام و هر روز عقلم در زيادت است ». ...
  • ... است که چهل سال در بصره بود که خرما نخورد. آنگه که خرما برسيدي: ...
  • ... بگذشت آرزوي خرما در نفس او پديد آمد. و او منع مي کرد تا شبي ...
  • ... مي خواهيم و به در اين و آن مي رويم و از هرکسي شکر و شکايت مي ...
  • ... گفت: «اگر کسي به در مسجدي ندا کند که بدترين شما کيست؟ بيرون آيد ...
  • ... دارد، از نشستن در خلوت و با خداي - تعالي - مناجات کردن، علم وي ...
  • يکي در آخر عمر از وي وصيتي خواست، گفت: «راضي باش همه اوقات به ...
  • ... اما محمد واسع را در دنيا دو پيرهن بود و مالک را يکي، اين تفاوت ...
  • و در مناجات گفتي: «الهي مرا گرسنه و برهنه مي داري، چنانکه دوستان ...