نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان عطار
دل من صاف دين
در
راه او باخت
که اين دل مست دردي مغانه است
دل بيمار را
در
عشق آن بت
شفا از نعره هاي عاشقانه است
به بوي دانه مرغت مانده
در
دام
چه مرغي آنکه عرشش آشيانه است
بدو گفتند چون
در
دام ماندي
بخور دانه که غم خوردن فسانه است
نگاهي مي کند
در
آينه يار
که او خود عاشق خود جاودانه است
در
بن اين دير درس عشق که گويد
آنکه ز کونين بي نشان و نشانه است
عشق که اندر خزانه دو جهان نيست
در
بن صندوق سينه کنج خزانه است
تا که زبانم به نطق عشق درآمد
در
دل عطار صد هزار زبانه است
کور مادرزاد آيد کل خلق
در
بر آن حسن جاويدان که هست
از شفق
در
خون بسي گشت و نيافت
چون تو خورشيدي درين دوران که هست
آفتاب از شرم رويت هر شبي
در
سياهي شد چنين پنهان که هست
ني چه مي گويم فلک گويي است بس
در
خم آن زلف چو چوگان که هست
وي عجب
در
جنب عشق عاشقانت
شبنمي است اين جمله باران که هست
مگر افتاد پير ما بر آن قوم
مرقع چاک زد زنار
در
بست
سياهيي که
در
هر دو جهان بود
فرود آمد به جان او و بنشست
نقاب جان او شد آن سياهي
سياهي آمد و
در
کفر پيوست
چو آب خضر
در
تاريکي افتاد
کنون هم او ز خلق و خلق ازو رست
از ناز برکشيده کله گوشه بلي
در
گوش کرده حلقه معشوقه الست
برخاستند از سر اسرار هر دو کون
چون شاه عشق
در
دل ايشان فرو نشست
در
قعر بحر نور فرو خورده غوطها
وز شوق ذوق ملک عدم نيستي به هست
چون تويي محرم مرا
در
هر دو کون
خلق عالم جمله نامحرم به است
رنگ بسيار است
در
عالم وليک
بر رکوي عيسي مريم به است
هر که را
در
هر دو عالم قبله اي است
گرچه نيست آگاه آنکس سوي اوست
هم زمين از راه او گردي است بس
هر فلک سرگشته اي
در
کوي اوست
تا که بويي يافت عطار از درش
دل نمي داند که
در
پهلوي اوست
صفحه قبل
1
...
3295
3296
3297
3298
3299
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن