نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان عطار
عارضت کازرده گردد از نظر
هر زماني
در
نظر نيکوتر است
چون کسي را بر ميانت دست نيست
دست با تو
در
کمر نيکوتر است
به دهان و به ميانت ماند
چشم سوزن که به دو رشته
در
است
کي کند عاشق نگاهي
در
جهان
زانکه عاشق را جهاني ديگر است
در
نيابد کس زبان عاشقان
زانکه عاشق را زباني ديگر است
نيست عاشق را به يک موضع قرار
هر زماني
در
مکاني ديگر است
جوهر عطار
در
سوداي عشق
گويي از بحري و کاني ديگر است
تا که
در
درياي دل عطار کلي غرق شد
گوييا تيغ زبانش ابر باران گوهر است
داني تو که سر کافري چيست
آن دم که همي نه
در
حضور است
در
آن صحرا نهاده تخت معشوق
به گرد تخت دايم جشن و سور است
سراينده همه مرغان به صد لحن
که
در
هر لحن صد سور و سرور است
خطا گفتم مگر مشک ختاست او
که
در
پيرامن بدر منير است
جهان جان سزاي وصل او هست
که او
در
جنب وصل او حقير است
فريد يک دلت را يک شکر ده
که
در
صاحب نصابي او حقير است
صد هزاران هزار قرن گذشت
ليک
در
اصل جمله يک سوز است
روي چون روز
در
نقاب مپوش
زلف شبرنگ تو نقاب بس است
گر همه عمر اين خطا کردم
در
همه عمرم اين صواب بس است
تاب
در
زلف دلستان چه دهي
دل من بي تو جاي تاب بس است
گر ز ماهي طلب کني سي روز
از توام سي
در
خوشاب بس است
وشاقي اعجمي با دشنه
در
دست
به خون آلوده دست و زلف چون شست
چو کرد اين کار ناپيدا شد از چشم
چون آتش پاره اي آن پير
در
جست
ببريد و نشان و نام از او رفت
ندانم تا کجا شد
در
که پيوست
دلي پر خون درين هيبت بماندست
فلک پشتي دو تا
در
سوک بنشست
دريغا جان پر اسرار عطار
که شد
در
پاي اين سرگشتگي پست
نعره برآورد و به ميخانه شد
خرقه به خم
در
زد و زنار بست
صفحه قبل
1
...
3292
3293
3294
3295
3296
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن