167906 مورد در 0.09 ثانیه یافت شد.

ديوان صائب

  • در زير آسمان نبود صبح بي شفق
    خون در پياله است جبين گشاد را
  • ماري است مار شيد که در کيسه خوشترست
    در خانه واگذار نماز دراز را
  • پيچيده است دست تو دست کليم را
    در حقه کرده لعل تو در يتيم را
  • گر از در گشاده دل خلق وا شود
    دل بسته از گشادن در مي شود مرا
  • از بس گرفت تنگي دل در ميان مرا
    در کام همچو غنچه نگردد زبان مرا
  • از بس گرفت تنگي دل در ميان مرا
    در کام همچو غنچه نگردد زبان مرا
  • در رهگذار سيل حوادث ز کاهلي
    در سنگ رفته پاي ز خواب گران مرا
  • در حفظ آبرو چو گهر لرزشم بجاست
    جان تازه داشت در همه عمر اين وضو مرا
  • در بحر تنگ ظرف جهان، چند چون حباب
    در دل گره کنم نفس آرميده را؟
  • ياد بهشت، حلقه بيرون در بود
    در تنگناي گوشه دل آرميده را
  • تأثير ناله در دل سنگين فزونترست
    در کوه، جلوه هاي دوبالاست ناله را
  • از خشت خم هزار در فيض مي گشود
    روزي که بود در گرو مي کتاب ما
  • در رزمگه برهنه چو شمشير مي رويم
    در دست دشمن است سلاح نبرد ما
  • در روزگار ما دل بي درد و داغ نيست
    در سنگ همچو سوخته گيرد شرار ما
  • آيد اگر چه قطره ما خرد در نظر
    آن بحر بيکنار بود در کنار ما
  • هر چند همچو آبله در ظاهريم خشک
    در پرده دل است گره، نوبهار ما
  • صائب ز قحط جوهريان در بساط خاک
    شد آب سبز در گهر شاهوار ما
  • در راه شر، ز برق نداريم پاي کم
    در راه خير، پاي حنا بسته ايم ما
  • عمري است حلقه در ميخانه ايم ما
    در حلقه تصرف پيمانه ايم ما
  • در قلزمي که نيست سر نوح در حساب
    همچون حباب، کسب هوا مي کنيم ما
  • در بيضه حرف طوطي ما نقل بزمهاست
    در مهد، چون مسيح سخن مي کنيم ما
  • در چشم اين سياه دلان صبح کاذبيم
    در روشني اگر يد بيضا شويم ما
  • در رشته مي کشند گهرهاي آبدار
    در موج خيز حسن تو دام سرابها
  • بيدار شو که در شب يلداي نيستي
    در پرده است چشم ترا طرفه خوابها
  • در لقمه موي را نتوان ديد تيره شب
    در فقر، خوشگوار بود ناگوارها