نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
عشاقنامه عبيد زاکاني
اگر چه سست مهري زود سير است
چنين
در
دور تا ديده است دير است
در
اين پرده خرد را نيست راهي
ندارد دانش آنجا دستگاهي
طلسمي اين چنين از دور ديدن
کجا شايد
در
احکامش رسيدن
نيازي عشق و دل
در
کس نبندي
دگر چون ابلهان بر خود نخندي
من اندر عيش و بختم
در
کمين بود
چه شايد کرد چون طالع چنين بود
در
اين معني بسي تقرير کردند
به آخر دست اين تدبير کردند
ز هر نوعي بسي
در
رفع کوشيد
غريمش هر سخن کو گفت نشنيد
به پشت بادپائي بر نشاندش
ز آب ديده
در
آذر نشاندش
چو اين ناخوش خبر
در
گوشم آمد
به صد زاري دل اندر جوشم آمد
دلم را نوبت شادي سرآمد
غمش نوبت زنان از
در
درآمد
تم
در
غصه هجران بفرسود
دلم خون گشت و از ديده بپالود
که
در
دل آتش سودا ميفروز
ز حسن دلفروزان ديده بر دوز
شبي چون شام
در
فرياد و زاري
به صبح آوردم اندر نوحه کاري
ز مژگان اشک خونين بر زمين ريخت
ز روي مهرباني
در
من آويخت
به من ميگفت کاي خو کرده با من
بسي
در
وصل جان پرورده با من
تو آن
در
عشق رويم داستاني
تو آن بگزيده يار مهرباني
کنون چون بي مراد از حس تقدير
فتادي
در
چنين هجران دلگير
تصور شد دلم را کاين وصال است
چه دانستم که
در
خوابم خيال است
درآمد صالح شوريده
در
کار
شدم از سؤ بخت خفته بيدار
به آزرم از جمالش پرده بردار
بنه
در
پيش او بر خاک رخسار
ز سوداي غمت ديوانه گشتم
به عشقت
در
جهان افسانه گشتم
به وصلت سال و مه
در
کامراني
همي کردم به عشرت زندگاني
چنان
در
وصل تو خو کرده بودم
چنان مهرت به جان پرورده بودم
تو آنجا خرم و شادان نشسته
من اينجا
در
غم از جان دست شسته
کجات آن هر زمان از دلنوازي
کجات آن
در
وفا گردن فرازي
صفحه قبل
1
...
3285
3286
3287
3288
3289
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن