نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
عشاقنامه عبيد زاکاني
نخستين روز کاين چشم بلاکش
مرا از عشق او
در
جان زد آتش
خرد ميگفت کي مدهوش بيمار
غمش را
در
ميان جان نگه دار
کزين بهتر خرد را پيشه اي نيست
وزين به
در
جهان انديشه اي نيست
شنيدم پند و دل
در
عشق بستم
چو مدهوشان ز جام عشق مستم
به دست عشق دادم ملک جانرا
صلاي عشق
در
دادم جهان را
وگر
در
دام عشق انداختم دل
شدم آماج محنت باختم دل
شبي شوقم شبيخون بر سر آورد
ز غم
در
پاي دل جوشي برآورد
که کردش اينچنين بيخواب و آرام
کدامين دانه افکندش
در
اين دام
گهي
در
خاک غلطد همچو مستان
گهي سجده برد چون بت پرستان
همه وقتي
در
اين شب هاي تاري
گهي نالد گهي گريد بزاري
به خنده گفت کين خام اوفتادست
همانا نو
در
اين دام اوفتادست
مرا جادوي چشمت برده از راه
زنخدان توام افکنده
در
چاه
شوم پروانه
در
پاي تو ميرم
به پيش قد و بالاي تو ميرم
چو اينجا هست اين ابيات
در
کار
ز استادان نباشد عاريت عار
چو زلف خويشتن ناگه برآشفت
بتنديد و
در
آن آشفتگي گفت
چو سودا داري اي ديوانه
در
سر
ز سر سوداي ما بگذار و بگذر
نه کار تست اين نيرنگ سازي
سر خود گير تا سر
در
نبازي
چه داري آتشي
در
زير دامان
کز آن آتش گريبانت بسوزد
ترا آن به که راه خويش گيري
شکيبائي
در
اين ره پيش گيري
روي چون عاقلان
در
خانه زين پس
نگردي اين چنين ديوانه کس
کجا مانند تو مسکين گدائي
رسد
در
وصل چون من پادشاهي
ندارم باک اگر دل گرددت خون
نگيرد
در
من اين نيرنگ و افسون
تو اي مجنون که عاشق نام داري
شراب شوق من
در
جام داري
ترا آن به که با دردم نشيني
که جان
در
بازي ار رويم ببيني
چو اين پيغامها
در
گوش کردم
بکلي ترک عقل و هوش کردم
صفحه قبل
1
...
3281
3282
3283
3284
3285
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن