نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.07 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
در
بهشتي غم او
در
جگرم خار شکست
که نيابند به درمان دل غمناک آنجا
در
قيامت دل پر آبله دارد صائب
دست هر کس صدف
در
ثمين است اينجا
نيست مانع
در
و ديوار نظربازان را
چون شرر
در
دل خارا نگرانيم ترا
دو جهان
در
نظرش دست نگارين گردد
هر که
در
چشم کشد خاک کف پاي ترا
باده
در
لعل لب يار نمايد خود را
آب
در
گوهر شهوار نمايد خود را
در
پريخانه خم جوش دگر دارد مي
سيل
در
سينه کهسار نمايد خود را
در
سفر زود خجالت کشد از دعوي خويش
در
وطن هر که سبکبار نمايد خود را
حسن کي
در
دل چون سنگ نمايد خود را؟
باده
در
شيشه بيرنگ نمايد خود را
در
شبستان لحد تلخ نگردد خوابش
هر که
در
زندگي از خاک کند مفرش را
نيست
در
روي زمين سوخته جاني، ورنه
در
دل سنگ گمان شرري هست مرا
سرکشي لازم حسن است
در
ايام وصال
کعبه
در
موسم حج جمع کند دامان را
گر
در
آن زلف نديدي دل بي تاب مرا
در
سيه خانه ليلي بنگر مجنون را
در
عنانداري چشم تر من حيران است
در
تنور آن که گره ساخته طوفاني را
در
هزاران نظر شوخ نباشد صائب
آنچه
در
پرده بود ديده حيراني را
خوش بود
در
قدم صافدلان جان دادن
کاش
در
پاي خم مي شکند شيشه ما
در
بهشت برين گر گشاده مي خواهي
مکن به مردم محتاج،
در
فراز اينجا
لب سؤال،
در
فقر را کليد بود
به روي خود مگشا زينهار اين
در
را
عجب که پاي ترا
در
نگار نگذارد
ز انتظار تو خوني که
در
دل است مرا
در
اميد برآورده ام به گل صائب
دو چشم
در
گرو انتظار نيست مرا
ز خرج، دخل کريمان يکي هزار شود
در
گشاده،
در
بسته است باغ مرا
اگر به لاله شوي هم پياله
در
صحرا
شود دو آتشه رخسار لاله
در
صحرا
سياه خيمه ليلي
در
گريه مجنون
نهان به خون شده چون داغ لاله
در
صحرا
در
پرده سياهي فقرست نور فيض
آب حيات
در
دل شب مي زند صلا
بي نيش نيست نوشي اگر هست
در
جهان
در
شيشه کرده اند حصاري نبات را
صائب چو
در
بساط جهان برگ عيش نيست
در
داغ غوطه زن که گلستان کند ترا
صفحه قبل
1
...
326
327
328
329
330
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن