نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.08 ثانیه یافت شد.
ديوان عبيد زاکاني
به عهد عدل تو افسانه گشت
در
افواه
حکايتي که ز دارا و اردوان کردند
هزاردستان
در
وصف روي لاله و گل
هزار نغمه و دستان به داستان آورد
غلام دولت آنم که بر کنار چمن
نشست و بابت خود دست
در
ميان آورد
جمال دنيي ودين آنکه راي انور او
شکست
در
مه و خورشيد آسمان آورد
در
سلامت و اقبال شد به رويش باز
هرآنکه روي بدين دولت آستان آورد
قضا به قصد سرش تيغ از نيام کشيد
قدر به کشتن او تير
در
کمان آورد
جهان زمردي و از مردمي تهي شده بود
علو همتت آن رسم
در
جهان آورد
خداي تا خم اين برکشيده ايوان کرد
در
او نشيمن ناهيد تير و کيوان کرد
نشاند شعله خورشيد
در
خزانه شب
چراغ ماه ز قنديل مهر تابان کرد
به دار شش جهت انداخت مهره ايام
محل ناميه
در
چار طاق ارکان کرد
ز بهر کوکبه حادثات تقديرش
هزار شعبه
در
کائنات پنهان کرد
حريم دايره امن شد چو صيد حرم
هرآنکه عزم
در
خسرو جهانبان کرد
هنوز پاي نياورده
در
رکاب غرور
عنان زنان به جهنم رکاب رنجان کرد
از آنزمانکه کمان تو کرد پشتي عدل
ستم چويا و گيان روي
در
بيابان کرد
چون با کمر به راز درآيد ميان او
جاسوس وار باز سري
در
ميان کند
سرمست اگر به باغ رود عکس عارضش
خون
در
کنار تازه گل و ارغوان کند
در
کوي عشق مدعيش نام کرده اند
آنرا که نام سر برد و فکر جان کند
شاهي که بهر کسب سعادت هماي فتح
در
زير سايه علمش آشيان کند
در
بزم تو که مجمع شاهان عالمست
ناهيد دستياري خنياگران کند
جود تو نام هر که به خاطر
در
آورد
رزق هزار ساله او را ضمان کند
چو شمع هر که کند سرکشي
در
اين حضرت
عجب مدار گرش آتش اوفتد به نهاد
فلک خزاين جنات آستانه تو
کجا سپهر برين
در
شمار ميآيد
به روز معرکه خورشيد تيغ زن هر دم
ز زخم تيغ تو
در
زينهار ميآيد
عبيد را به از آن نيست
در
چنين سختي
که روي عجز به درگاه کردگار آرد
به گاه لطف دم خلق عنبر افشانش
شکست
در
نفس آهوي تتار آرد
صفحه قبل
1
...
3274
3275
3276
3277
3278
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن