نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
به زور فکر بر اين طرز دست يافته ام
صدف ز آبله دست يافت
در
ثمين
موافقان ترا دل ز مژدگاني فتح
شکفته باد چو گل
در
هواي فروردين
مگر ز چشمه خورشيد شسته اي رخسار؟
که آب
در
نظر آرد نظاره ات از دور
شبي چو گل ورق آن نقاب برگرديد
هنوز
در
عرق خجلت است آتش طور
به بيت ابروي تو خويش را رسانده هلال
ازان شده است چو خورشيد
در
جهان مشهور
به وام گير ز بادام چشم خود تلخي
مکن چو پسته بي مغز
در
تبسم شور
شکسته گشت زر جعفري بر مکيان
درست جود تو تا گشت
در
جهان مشهور
مثال معني رنگين من به لفظ مبين
شراب صاف بود
در
لباس جام بلور
هما کشد گه خوردن ز استخوانم خار
ز بس که ريشه دوانده است نيش
در
جانم
ز خرمني پرکاهي نبرده ام هرگز
چه برق ريشه دوانده است
در
نيستانم؟
تو جان ز دخل بجا مصرع مرا دادي
تو
در
فصاحت دادي خطاب سحبانم
طريق شکرگزاري اين حقوق اين بود
که
در
رکاب تو نقد روان برافشانم
اقبالمند آن که به تأييد کردگار
در
زير پا نظر کند از اوج اعتبار
شهباز دلرباي سخاوت به روي دست
در
پهن دشت سينه مردم کند شکار
سعيش هميشه صرف شود
در
رضاي خلق
جز کار حق شتاب نورزد به هيچ کار
در
گلشني که اين همه گل جوش کرده است
مصداق اين صفات که باشد به روزگار؟
در
طبعش انقلاب نباشد به هيچ باب
چون آب گوهرست ستاده به يک قرار
باشد نظام ملک به راي متين او
بي او نظام پا ننهد
در
ميان کار
در
چشم همتش نبود قدر سيم را
آيد به چشم شعله کجا خرده شرار؟
يک نقطه دروغ نرانده است بر ورق
در
دودمان خامه او نيست خال عار
در
سايه حمايت سرو رياض تو
آسوده بوده ام ز ستم هاي روزگار
گويا دعاي خير پدر
در
پي تو بود
کايزد ترا چنين پسري داد کامگار
نيست سودي که زيانش نبود
در
دنبال
بار مي بندم ازان شهر که بازاري نيست
به گرد دامن منزل کجا رسي صائب؟
چنين که عزم ترا پاي سعي
در
بندست
شکسته رنگي من با طبيب
در
جنگ است
علاج دردسرم حسن صندلي رنگ است
صفحه قبل
1
...
3266
3267
3268
3269
3270
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن