نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.06 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
راحت و محنت عالم به هم آميخته است
گوهر تجربه
در
خاک سفر ريخته است
گوهر جرات من
در
صدف طوفان نيست
بارها قطره من بر صف دريا زده است
چمن آراي مرا حاجت
در
بستن نيست
جوش گل راه تماشايي گلزار گرفت
(دلم ز سينه به آن زلف تابدار گريخت
ز چارموجه غم
در
دهان مار گريخت)
هواي وادي غفلت رطوبتي دارد
که پاي ريگ روان
در
شکنجه خواب است
ز ناله ام
در
و بام قفس نگارين است
ز گريه ام چمن روزگار رنگين است
هزار گرگ هوس
در
کمين عصمت توست
چه وقت رفتن صحرا و سير و صحبت توست؟
ترا رسد به غزال حرم سرافرازي
که
در
قلمرو چين اين بياض گردن نيست
خيال طره او
در
دل خراب گذشت
چه موج بود که مستانه بر حباب گذشت
کجايي اي نفس عقده سوز باد سحر
که عمر غنچه ما
در
ته نقاب گذشت
ياقوت هاي راز نهان رنگ باختند
زين آتشي که
در
دل احباب زد رخت
مطلوب ازان اوست که درد طلب ازوست
دلبر
در
آن دل است که جوياي دلبرست
در
وقت صبح چرخ نفس راست مي کند
يعني که غمگسار جهان يار صادق است
موج خطر سفينه اهل توکل است
در
رهگذار راست روان تيغ کج پل است
ز افتادگي چو شبنم گل نيستم غمين
چون پله ترقي من
در
تنزل است
در
چشم داغ من که به ماتم نشسته است
هر ناخني اشاره به ماه محرم است
زلفت که همچو شام غريبان گرفته است
صبح نشاط
در
ته دامان گرفته است
آن طفل مشربيم که
در
مشت خاک ما
بس گوهر گرامي اوقات گم شده است
در
حلقه اطاعت حق پايدار باش
تا بر رخت گشاده شود هر دري که هست
(دست تهي گره نگشايد ز کار خويش
در
حق خود دعاي گدا مستجاب نيست)
در
زير بار منت عريان تني مرو
ملک تجردست، قبا احتياج نيست
در
چارسوي جسم مزن خيمه ثبات
بر ابر و برق و باد و غبار اعتماد نيست
ايمن مشو ز فتنه آن حسن
در
نقاب
بر ابر و آفتاب بهار اعتماد نيست
در
گلشن وجود ره بوالفضول نيست
برگ خزان رسيده او بي اصول نيست
نگذاشت آشنايي من چين
در
ابرويت
کافر به طاق ابروي محراب دست يافت
صفحه قبل
1
...
3241
3242
3243
3244
3245
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن