نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
167906 مورد در 0.10 ثانیه یافت شد.
ديوان صائب
چه پر وا کند
در
دل بيضه عنقا؟
چه سازد فلک ها به جولان معني؟
کند کشتي لفظ را بادباني
قلم
در
کفم وقت جولان معني
من مرکز عشاقم
در
مهر و وفا طاقم
از توست همه عالم چندان که مرا داري
هر چند که محجوبي چون فاخته صد عاشق
در
زير قبا پنهان اي سرو چمن داري
چون لاله برافروزي صحراي قيامت را
با خويش اگر داغي
در
زير کفن داري
تا نگذري از دعوي چون موج درين دريا
دايم ز رگ گردن
در
حلق رسن داري
تا سرکش و بدخويي
در
دوزخ جانسوزي
نقدست بهشت تو گر خلق حسن داري
چون زلف پريشانگرد با شانه کجا سازي؟
صد عاشق خونين دل
در
ناف ختن داري
در
نظر هر که داد عشق تواش سروري
ملک سليمان بود حلقه انگشتري
دامن خورشيد را زود تواند گرفت
هر که چو شبنم بود
در
پي گردآوري
درد جهان را علاج
در
کف تدبير توست
از نفس روح بخش عيسي دوران تويي
نيست به غير از تو راه عالم توحيد را
در
همه روي زمين شارع عرفان تويي
در
قدح توست خون بر جگر توست داغ
دامن اين دشت را لاله نعمان تويي
شور تو
در
پرده است از نظر قاصران
سفره افلاک را ورنه نمکدان تويي
از خط فرمان شرع گر ننهي پا برون
در
نظر اهل ديد صائب، انسان تويي
شورش عشق و جنون را چون نمک
در
خمير خاکيان افکنده اي
چهره گل را به شبنم شسته اي
آب
در
صحراي جان افکنده اي
شور محشر را نمکچش کرده اي
در
دهان دلبران افکنده اي
چون رطب شيرين لبان عهد را
چاکها
در
استخوان افکنده اي
اي بسا گوهر که از شرم کرم
در
کنار ما نهان افکنده اي
عاشقان را از خيال خود به نقد
در
بهشت جاودان افکنده اي
صائب از افکار مولاناي روم
طرفه شوري
در
جهان افکنده اي
در
کشاکش بودم از طول امل
اين کمان را زه گسستم يللي
قطره ام از انقلاب آسوده شد
در
دل گوهر نشستم يللي
من همان مستم که
در
بزم الست
شيشه ها بر چرخ بستم يللي
صفحه قبل
1
...
3235
3236
3237
3238
3239
...
6717
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن